شنبه 26 آذر 1367 | 7 جمادیالاول 1409 17 دسامبر 1988
دیشب و امروز هم باران خوبی بارید؛ مایه خوشحالی است. به دانشگاه شهید بهشتی رفتم. باران میبارید. در سالن ورزشگاه، اجتماع عظیمی از دانشجویان و اساتید بود. به مناسبت وحدت حوزه و دانشگاه سخنرانی کردم و جواب سئوالات را دادم و جوایز را اهدا کردم که تا ظهر طول کشید. به مجلس رفتم.
بعد از نماز و ناهار آقای [محمد جواد] ایروانی [وزیر امور اقتصادی و دارایی] آمد. گزارش سفر به روسیه را داد. معتقد است روسها خیلی مثبت و دست باز برخورد کردهاند و تفاهم نامه امضاء شده همه خواستهای ما را دارد. عصر آقای [سیدضیاء] میرعماد [دادستان عمومی تهران] برای توضیح علت آزاد شدن چند ساعته مدیرعامل سایپا آمد. او برای استعفاء به خاطر خستگی و کسالت مشورت کرد. تا ساعت هفت در دفترم کار کردم.
به جلسه سران قوا در دفتر آیتالله خامنهای رفتم. احمدآقا متن نامه امام به گورباچف [رهبر اتحاد جماهیر شوروی] را برای مشورت آورده بود. قرار شد بعداً جواب بدهم. نامه خوبی است، ولی احتمال رنجیدن او هم هست.
[آقای محمدی ریشهری] وزیر اطلاعات آمد. درباره کانال ارتباط با جهاد اسلامی فلسطین مذاکره شد. نمیخواهند از طریق اطلاعات وصل باشند. قرار شد از طریق نهادهای پایین دستی رئیس جمهور باشند، با کمک اطلاعات و کمک بیشتر به آنها بشود. دیر وقت به مجلس رفتم. اخبار ساعت دوازده شب را گرفتم و خوابیدم.