خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1367/ کتاب «پایان دفاع ، آغاز بازسازی»
پنجشنبه 31 شهریور | 10 صفر 1409 22 سپتامبر 1988
بعد از نماز تا ساعت هشت صبح کارهای دفتر انجام شد. تا ساعت ده در جلسه علنی بودم. با جمعی از جانبازان انقلاب که از سفر به جبهه برگشته بودند، در مجلس ملاقات کردم و برای آنها صحبت نمودم. ظهر آقای [سید علی اکبر] محتشمی [وزیر کشور] ، برای کسب اجازه در اختیارات واگذار شده به من از سوی امام و گرفتن ترفیع برای سه نفر از شهربانی و ژاندارمری و مشورت درباره سفر به آفریقا آمد. آقای [علی] رازینی برای جلسه مدرسه فیضیه و بودجه اعزام مبلّغ به جبهه آمد.
عصر آقای [علی] شمخانی آمد. درباره برنامه وزارت سپاه و سیاست به کارگیری افراد منتسب به خطوط سیاسی مشورت کرد. بر ساخت موشک و پدافند ش. م. ر [= شیمیایی، موشکی، رادیواکتیو] تأکید کردم. تا ساعت هشت در دفترم کار کردم و به خانه آمدم. وقتم را با برنامههای تلویزیون گذراندم. آقای [حسین] شیخالاسلام درباره مطالب نماز جمعه فردا در مورد لبنان، تلفنی تذاکراتی داد و آقای دکتر [محمد علی] نجفی درباره آموزش و پرورش مطالبی گفت.