یکشنبه 13 شهریور | 22 محرم 1409 4 سپتامبر 1988
ساعت هفت و نیم به جلسه علنی رفتم. اولین جلسه بعد از تعطیلات تابستانی و اعزام نمایندگان به جبهه بود. قبل از دستور صحبت کوتاهی کردم. چند مصوبه داشتیم. حال و هوای مجلس به خاطر احتمال تحولات سیاسی و اقتصادی خیلی سیاسی است. مراجعه هم زیاد است. نمایندگان استان مازندران به دفترم آمدند. آنها به انتخاب آقای مرتضی قربانی به فرماندهی سپاه مازندران معترضاند؛ فرد خاصی را هم پیشنهاد ندارند.
ظهر هیأت رئیسه مجلس در دفترم جلسه داشت. مشکل عدم تخلیه منازل بعضی از نمایندگان دوره سابق و فشار نمایندگان جدید برای گرفتن منزل مطرح بود. قرار شد برای تخلیه اقدام شود. آقای [محسن] رفیقدوست [وزیر سپاه] آمد. نگران رأی مجلس در مورد خودش است.
عصر دکتر جاسبی برای امور دانشگاه آزاد اسلامی آمد. پیشنهاد تأسیس مدارس متوسطه غیر دولتی توسط دانشگاه داشت؛ قرار شد بررسی شود. همچنین پیشنهاد اضافه کردن شهریه را داشت. آقای [سید محمد] کیاوش [نماینده سابق اهواز] آمد. گزارش جبههها را آورد و برای آینده کارش سئوال کرد. گروه ورزشی تکواندو آمدند. قهرمانانشان برای شرکت در المپیک عازم [سئول پایتخت] کره جنوبی هستند. گزارش کار دادند و برای توسعه کارشان استمداد کردند.
جمعی از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت آمدند و از تحولات احتمالی کشور اظهار نگرانی کردند. آنها فکر میکنند، این اقدامات در خلاف جهت شعارهای آنها است و برای آینده خودشان نگرانند. گفتند به مطبوعات گفته شده که اطلاعیههای آنها را پخش نکنند. ضمن ارائه توضیحاتی از اوضاع جاری، آنها را از مخالفت با تصمیمات حضرت امام برحذر داشتم.
سرشب آقای [محمد جواد] لاریجانی آمد. او عازم کشورهای اروپایی است. در مورد مسائل قابل طرح و در مورد مذاکرات ژنو مشورت کرد. به ایشان گفتم وزارت خارجه شکایت از عراق به سازمان ملل به خاطر مظالمش نسبت به کردهای عراق را بررسی کند. گویا کردها در جستجوی دولتی هستند که شکایتشان را مطرح کنند.
به خانه آمدم. با فاطی بر سر تعداد مجروحین شیمیایی کردها در بمباران عراقیها اختلافمان شد. مدعی بود در اخبار گفته شده است صد هزار مجروح شیمیایی است که گفته بودند صد هزار پناهنده.