شنبه 8 مرداد | 15 ذیحجه 1408 30 جولای 1988
تا ساعت نه صبح کارها را انجام دادم. به مجلس رفتم. گزارشها را خواندم و کارهای چند روز سفر را انجام دادم. آقای [مرتضی] کتیرائی برای امور مجلس آمد. آقای صیاد شیرازی برای عملیات مرصاد آمد و درباره جمعبندی و نقد کار نظراتی ابراز کرد؛ راضی است. آقای [محسن] رفیقدوست برای امور جنگ آمد و طرحی برای ادغام وزارتخانههای سپاه، دفاع و صنایع نظامی آورد. آقای فروتن برای مشورت در شغل آینده و پذیرفتن مدیریت بازداشتگاهها آمد.
عصر در جلسه ستاد شرکت کردم. آقایان شمخانی و [محمد] باقری [مسئول اطلاعات نیروی زمینی سپاه]، عملیات مرصاد را توضیح دادند. تدارکات منافقین خیلی وسیع بوده و ضربه وارده بر آنها خیلی عمیق است. یکصد وبیست تانک زرهی دجله، شصت نفربر و ششصد خودرو دیگر، حدود پنج هزار رزمنده و همین تعداد پشتیبانی و تدارکچی و طرح رسیدن به تهران، خیلی احمقانه و ساده لوحانه و هفتاد درصد انهدام. درباره انجام عملیات انهدامی علیه دشمن بحث شد. قرار شد اگر آنها اقدامی نکنند، ما هم نکنیم. خبر رسید که عراق از قصر شیرین هم عقب نشسته است.
شب جلسه سران قوا داشتیم. درباره جنگ و آتشبس صحبت بود. تصویب شد برای رسیدن به صلح جدی باشیم و نگذاریم موانع، کار را خراب کند. درباره سازمان نیروهای مسلح هم صحبت شد. دیر وقت به خانه رسیدم.