خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1367/ کتاب «پایان دفاع ، آغاز بازسازی»
پنجشنبه 30 تیر | 6 ذیقحجه 1408 21 جولای 1988
ساعت هفت صبح به مجلس رسیدم. از گزارشها برمی آید که عراق در آتشبس اخلال میکند و به بهانه لزوم مذاکره مستقیم طفره میرود. معلوم است که قصد شیطنت و تجاوز و به دست آوردن امتیاز بیشتر دارد. در جلسه علنی درباره اطلاعیه دیروز امام، صحبت مفصلی کردم. به دفترم برگشتم. جو عمومی افکار نمایندگان بعد از بیانیه امام بهتر شده و از ناراحتیها و اعتراضها کاسته شده است.
آقای [علی] آقا محمدی آمد. درباره امور جنگ و وضع نمایندگان در این خصوص صحبت کردیم.
[محمدجواد] لاریجانی و [سیروس] ناصری از وزارت خارجه آمدند و درباره عوامل کند کننده کار تعقیب آتشبس در وزارت خارجه گفتند. ظهر آقای [محمد] اصغری [مدیر مسئول روزنامه کیهان] آمد. از نفوذ عوامل افراطی در کیهان و عدم همکاری در جهت سیاست ختم جنگ شاکی است و استمداد کرد. با آقای [سیدمحمد] خاتمی [نماینده امام و سرپرست موسسه کیهان] درباره کنترل آنها صحبت کردم و نیز درباره اعلان تظاهرات مردمی به عنوان تأیید بیانیه امام پیشنهاد شده که آقای منتظری اعلان و دیگران تأیید کنند.
عصر سرتیپ جلالی [وزیر دفاع] برای امور خرید نیازهای دفاعی آمد. سفیرانمان در خارج برای توجیه شدن در سیاست جنگ و صلح آمدند. سرهنگ ترابی آمد و از طرز کار ستاد کل گله داشت. تا ساعت نه صبح در دفترم کار کردم و به خانه آمدم. مهدی و یاسر برای دیدن غار علیصدر به همدان رفتهاند. با عفت تنها بودیم.