سهشنبه 28 تیر | 4 ذیقحجه 1408 19 جولای 1988
به دفترم رفتم. به خاطر امور جنگ، به جلسه مجلس نرفتم. در گزارشها مهمترین مسئله پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران است. تقریباً همه دولتها در مراکز جهانی، حسن استقبال کردهاند. عراق به انفعال افتاده و به نظر میرسد میخواهند به تأخیر اندازد.
تا عصر عراق به هفت مرکز صنعتی اقتصادی حمله هوایی کرده که در جهت اخلال در آتشبس و برای تحریک ما و نیز ضربه زدن به زیر بنای اقتصاد ایران است. لابد برای جلوگیری از تقویت نیروهای مسلح در آینده، گفته است اقدام ما را یک تاکتیک میداند و نه تصمیم به صلح.
دکتر روحانی آمد و درباره کنترل و هدایت تداوم حرکت سیاسی در جهت رسیدن به آتشبس مذاکره شد و قرار مقابله به مثل درباره حملات امروز عراق گذاشتیم. امروز یک هواپیمای اف - 4 را از دست دادیم و نیروی هوایی مدعی است سه هواپیمای دشمن را زده است. عصر دکتر ولایتی برای مشورت درباره کیفیت پیگیری اجرای قطعنامه آمد. معلوم است که دشمنان عجلهای ندارند و قرار شد به دبیر کل بگویند که اگر عراق اخلال کند ممکن است در ایران هم تصمیم عوض شود. استانداران آمدند و درباره آتشبس سئوالاتی داشتند. از عواقب کار نگرانند و برای توجیه مردم مشکل دارند. چون نمیتوانند واضح بگویند؛ توجیه مشکل است. گفتم روی همان محورهای مطرح شده در مصاحبه من تکیه کنند.
شب در جلسه مجمع تشخیص مصلحت شرکت کردم. مقداری درباره صلح و جنگ صحبت شد و طرح توقف اجرای ماده 145 آئین نامه مجلس در دستور بود که تصویب نشد و قرار شد کابینه برای رأیگیری به مجلس معرفی شود.
دیر وقت به خانه رسیدم. به احمدآقا تذکر دادم که در بیانیه امام که بناست فردا منتشر شود، حمله به روسها شدید نباشد؛ چون بناست آقای وورنتف [معاون وزیر خارجه شوروی] فردا به ایران بیاید. اگر آنها را خشمگین کنیم، ممکن است عراق را به ادامه شرارت و کارشکنی وادار کنند.