خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1367/ کتاب «پایان دفاع ، آغاز بازسازی»
پنجشنبه 12 آبان 1367 | 22 ربیعالاول 1409 3 نوامبر 1988
اول وقت خبر دادند دیشب در فرودگاه، افراد سپاه با مأموران گمرک درگیر شده و آنها را کتک زدهاند. دستور رسیدگی فوری دادم. ساعت هفت صبح به مجلس رسیدم و تا هشت گزارشها را خواندم. در مذاکرات ژنو پیشرفتی به چشم نمیخورد.
به جلسه مجلس رفتم. تا ساعت یازده در جلسه بودم. به آقای مجید انصاری که در جلسه گذشته از دست من رنجیده بود، ملاطفت کردم. استعفاء داده بود که پس گرفت. آقایان کروبی و فاضل هرندی از من خواستند که دلجویی کنم.
تیمسار ستاری [فرمانده نیروی هوایی] به دفتر آمد. گزارش شروع کار دانشگاه هوایی را داد و لوحهای آورد و گزارش پیشرفت ساخت هواپیما را داد. ظهر آقای عبد خدائی آمد. گزارش وضع نمایندگان آقای منتظری در دانشگاهها را داد و خواست که ما بیشتر به دانشجویان برسیم.
عصر آقای [سید محمد باقر] حکیم [رئیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق] آمد و گزارش سفر سوریه را داد. قرار شده در سوریه دفتر باز کنند و نیرو ببرند و اجازه ورود به خاک عراق و فعالیت سیاسی و رادیو بگیرند و با گروههای دیگر [مخالف صدام حسین] میثاق همکاری ببندند. از ما مخارج و اجازه سفر و امکانات میخواهند.
آقای آئینهوند، استاد ادبیاتم در زمان طلبگی آمد. از نمایندگان لرستان شاکی است. احترامش کردم و یک خودنویس هدیه دادم. سرشب آقای [غلامرضا] فروزش [وزیر جهاد سازندگی] آمد. گزارش وضع شیلات را داد و درباره امکانات مهندسی رزمی جهاد و همچنین ساخت موشک مشورت کرد. تا ساعت هشت و نیم در دفترم کار کردم. به خانه آمدم. [آقای عیسی کلانتری] وزیر کشاورزی اطلاع داد که در مورد کثرت ملخها مبالغه شده است