خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»

  • سه شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۵

سه‌شنبه 23 اردیبهشت 1365   بعد از خوردن سحری خوابم نبرد و تا ظهر کسل بودم. به مجلس آمدم. در جلسه علنی تا ساعت ده‌ونیم صبح ماندم. یکی از نمایندگان آذربایجان غربی از رهبران بارزانی‌ها شاکی بود و پیشنهاد دقت بیشتر در برخورد با آنان را داشت. ظهر آقای صفائی گزارش اجلاس غیر متعهدها را آورد. آقای ]محمدباقر[ بهرامی از امام جمعه اسد آباد همدان شکایت آورد. از جبهه اطلاع دادند که دشمن در منطقه حاج عمران تجمع نیرو کرده و آماده حمله می‌شود. به فرماندهان تذکر داده شد. تا ساعت شش در دفترم کار کردم و سپس به منزل رفتم.نخست وزیر تلفنی اجازه صرف صد میلیون دلار از سهم جنگ را برای تامین ارز کارگاه‌های کوچک برای حفظ اشتغال خواست. به آقای کنگرلو گفتم با آقای وحیدی در مورد امنیت آمریکایی‌هائی که بناست بیایند، هماهنگ کنند. البته بعید است که بیایند. به نظر می‌رسد سیاست صبر و انتظار را دنبال می‌کنند.