خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»
چهارشنبه 20 اسفند 1365 تا ساعت نه و نیم صبح در جلسه علنی بودم. پیش از ظهر آقای شمخانی آمد و برنامه عملیات را گفت. تحلیل خوبی از جبهه شرق بصره ارائه داد و گفت آن قدر دو طرف جدیاند که گاهی جنگ به صورت تن به تن در میآید؛ مثل این است که مشت به صورت هم بکوبند. ایشان فرمانده عملیات است و خوب اداره میکند. او از مشکلات سپاه از جهت اختلاف با مسئول بسیج و دفتر امام و حفاظت نیز مطالبی گفت.آقای حسنی سعدی آمد و برنامه عملیات آینده را گفت. ظهر آقای ]مُطلّب[ دشتی نماینده مغان آمد و پیشنهاد داشت فرصت سخنرانی پیش از نماز جمعه تهران به ایشان داده شود تا درباره انحرافات فکری موجود حرف بزند. عصر به خاطر کارهای دفترم به جلسه مجلس نرفتم. هیأت رئیسه مجلس جلسه داشت. مراجعه نمایندگان خط راست، برای نجات آقای احمد کاشانی از زندان، این روزها زیاد شده است. خود من هم مایلم نجات یابد، ولی کسانی هم مانع میشوند. شب آقای موسوی اردبیلی و نخست وزیر در مجلس مهمان من بودند. پانصد میلیون تومان برای نیازهای ارتشیها و ساصد تصویب کردیم. درباره ارتش و سپاه بحث شد. آقازاده وزیر نفت که امروز از سفر آمده، گزارش سفر داد. گفت الجزایر و امارات پیشنهاد کردهاند که حاضرند به شرط متوقف شدن موقت جنگ برای حذف صدام اقدام کنند؛ قبلاً عربستان سعودی هم گفته است. به نظر میرسد تصمیم منطقهای باشد، اگر فریبی در کار نباشد. مایل نیستند حذف صدام نتیجه پیروزی ایران باشد. گفت کشورهای عضو اوپک، مصمم هستند تا قیمت را حفظ کنند. در لیبی استقبال خوبی از او نشده است. شب در مجلس خوابیدم.