خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»
سه‌شنبه 12 اسفند 1365 ساعت هفت و نیم صبح بیدار شدم. اخبار را گرفتم. مهمی نداشت. از جبهه کسب خبر کردم، معلوم شد بخشی از تصرف‌های دیشب را از دست داده‌ایم و بخشی را داریم. چون وضع روشن نبود. در کیفیت اعلان خبر مشکل داشتیم که ادامه عملیات کربلای پنج باشد یا عملیات کربلای هفت. تا ظهر همین وضع ادامه یافت و بالاخره قرار شد، بدون اسم و مبهم تبلیغ شود و وضعیت رادیو را فوق‌العاده کنیم. با احمدآقا، دکتر روحانی، دکتر خرازی و محسن رضایی در این خصوص مشورت شد، ولی رادیو خیلی ضعیف عمل کرد. به آقای ]محمد حسن[ زورق معاون سیاسی ]سازمان صدا و سیما[ اعتراض کردم. گفت دیر اطلاع دادند. تا ساعت دو بعد از ظهر از وضع نتایج جنگ جاری ناراضی بودم و با ناراحتی خوابیدم. ساعت سه ونیم آقای سنجقی اطلاع داد لشکر 41 ثارالله در جنوب کانال ماهی با نیروی زرهی وارد عمل شده و پیشرفت خوبی داشته و باعث بالا رفتن روحیه‌ها و تحرک سایر واحدها شده است. آقای موسوی اردبیلی و احمدآقا، تلفنی از وضع جبهه استفسار کردند. امیدوار کننده حرف زدم. آخر شب آقای سنجقی از قرارگاه مقدم آمد و برنامه عملیات امشب را گفت، ولی باد و باران شدید، احتمالاً مانع ادامه جنگ خواهد شد. زمین‌های میدان جنگ به گونه‌ای است که باران مانع تحرک است.