خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»

  • یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۶۵

یکشنبه 10 اسفند 1365  برای نماز صبح که بیدار شدم، از جبهه خبر گرفتم. معلوم شد، لشکر 27 حضرت رسول(ص) در کنار کانال ماهی هدفش را گرفته، ولی چون 25 کربلا پشت میدان مین و سیم‌های خاردار گیر کرده است، نتوانسته اهدافش را بگیرد و جناح چپ هم که پیشرفت داشته، به خاطر وضع 25 کربلا به موضع قبلی برگشته است. درباره سیاست تبلیغات مشورت کردیم. قرار شد عملیات مستقل جدید اعلام نشود و به عنوان جلوگیری از تحرک متوقع الوقوع دشمن که پیشدستی کرده‌ایم، اعلام شود. قرار شد برنامه رادیو را فوق‌العاده کنیم و اخبار جنگ را بگوئیم. آقای روحانی و سرهنگ ترابی برای امور پدافند به امیدیه رفتند و آقای سنجقی را به قرارگاه جلو، برای شرکت در بحث‌های فرماندهان و آوردن اخبار و اوضاع واقعی جبهه و میدان جنگ فرستادم. آقای ]محمدعلی[ انصاری از بیت امام تلفنی گفت، امروز نخست وزیر برای مسأله قطع سوبسید ]= یارانه[ از وزارت نفت و نیرو ـ که در کمیسیون برنامه و بودجه برای ]تأمین[ مخارج جنگ قطع شده ـ خدمت امام می‌رود. پیغام دادم که نظر کمیسیون هم به امام گفته شود. گفتم راجع به مسائل اختلافی حزب‌الله و سوری‌ها در لبنان زیاد سر و صدا نشود. آقایان حسینی تاش و احمدی از نیروی دریایی سپاه آمدند. توضیحاتی درباره موشک ساحل به دریا دادند و خواستار همکاری بیشتر با نیروی دریایی ارتش بودند. ارتشی‌ها چون اینها را رقیب آینده خود می‌بینند، همکاری مشکلاتی دارد. به آقای ناخدا ملک زادگان گفتم عصر برای ترتیب همکاری اینجا بیاید. نخست وزیر با واگذاری انبارهای رباط کریم ]متعلق به[ وزارت بازرگانی ]در جاده ساوه[ به نیروی دریایی سپاه مخالفت کرده است و این نیرو گله دارد. وزارت بازرگانی هم برای تأمین نیازهای مردم، به این انبارها وابسته است.