خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»

  • یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۶۵

یکشنبه 31 فروردین 1365  صبح زود به مجلس آمدم. از صدا وسیما آمده‌اند واز طریق ماهواره یک کانال به دفترم داده‌اند که شبکه تلویزیونی سی.ان.ان آمریکا را می‌گیرد. در دفاتر رئیس جمهور، نخست وزیر و رئیس شورای عالی قضائی هم گذاشته‌اند. دستور کارمان اختیارات و وظایف رئیس جمهور بود. چند هزار نفر از کارکنان دولت به عنوان نیروی تخصصی و خدماتی که عازم جبهه بودند، مقابل مجلس آمدند. برای آنها صحبت کردم. هیأت دولت هم به بدرقه آمده بودند. ظهر جمعی از نمایندگان باختران آمدند. از آقای سید زاده و موحدی امام جمعه اسلام‌آباد ـ که در خط مخالفشان هستند ـ شاکی بودند. عصر ]آقای کاظم خوانساری[ سفیرمان در لیبی آمد و راجع به نوع کمکی که می‌توانیم به لیبی نمائیم، صحبت کرد. آقای سعید شاه آبادی آمد. پیشنهاد می‌کرد روز شهادت پدرش ]آیت‌الله مهدی شاه‌آبادی[ را روز روحانیون شهید اسم بگذاریم. نماینده قائنات آمد و از نیازهای منطقه‌اش گفت. ]آقای مسعود روغنی زنجانی[ وزیر برنامه و بودجه با معاونان آمدند و مشکلات برای بودجه را با فرض ارزانی نفت گفتند. آقازاده از ژنو تلفنی خبر شکست کنفرانس اوپک را داد. آقای کنگرلو آمد و گفت آمریکایی‌ها حاضر شده‌اند برای اقدام ما جهت آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان، همراه خودشان قطعات هاک را بیاورند. آقای ]رضا[امراللهی آمد. دانشمندی را آورد که مدعی کشف انرژی جدیدی بود و از من در مورد به کار گرفتن آن سئوال داشت. نگران بود که نقش نفت را تضعیف می‌کند. شب جلسه سران قوا در دفتر من بود. درباره جنگ و ارتش و سپاه و مسایل نفت و بودجه بحث کردیم. اطلاع دادند در منطقه فاو، پاتک سنگین دشمن را دفع کرده‌اند.