خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»
پنجشنبه 4 دی 1365 وقت اذان صبح بیدار شدیم. از وضع میدان جنگ بی اطلاع بودیم. امکان برقراری تماس تلفنی از طرف ما نبود. یک تلفن مبهم آقای رفیقدوست ـ که گفت قبل از رسیدن آقای سنجقی که به سوی ما حرکت کرده، مطلبی را اعلان نکنیم ـ نگرانی ایجاد کرد و ابهام را بیشتر نمود. ساعت هفت صبح و قبل از اخبار ]رادیو[، اهواز اعلان وضعیت قرمز کرد. این به معنای تحرک هواپیماهای دشمن است. تلفنی اطلاع دادند که آقای سنجقی میآید و اخبار حمله را میآورد و گفتند به اهداف اولیه نرسیدهاند. از تهران مرتباً از طرف بیت امام و مسئولان، خبر میخواستند و تأخیر را موکول به رسیدن پیک میکردیم.بالاخره آقای سنجقی رسید و معلوم شد به جز در دوسه محور، موفقیت نداشتهایم و قرار شد اسم عملیات را کربلای چهار و هدف را جواب به شرارتهای اخیر عراق اعلام کنیم. کم کم روشن شد که از منطقه شلمچه و جزایر بوارین و ماهی عقب نشستهاند و از جنوب جزیره مینو نیز که عبور کرده بودند و سر پل قابل توجهی، آن طرف اروند به دست آورده بودند، عقب نشستهاند. جزیره امالرصاص را در تصرف دارند، ولی گفتند در بیانیه نیاید که معلوم میشود تثبیت نشدهاند. با توجه به آمادگیها و روحیههای خوب و امیدهای زیاد، تا این لحظه باید عملیات را ناموفق خواند و به فکر عملیات دیگر باشیم. البته چون اطلاع از برنامه قرارگاه خاتم یک ندارم، فعلا نمیدانم چه میخواهند بکنند. اول شب جمعی از قرارگاه آمدند. گزارش کار را دادند. حدود شصت گردان وارد عمل کردهاند و فقط در حال حاضر جزیره امالرصاص و سرپلی در جزیره اماللبابی را در اختیار دارند و قرار است، امشب از همان جا به طرف ساحل دشمن بروند. آقای رشید موافق نبود. بحث کردیم و به این نتیجه رسیدیم که اگر نروند، ممکن است فردا دشمن بر سر امالرصاص بجنگد و با حالت انفعالی درگیر باشیم. عملیات یدکی هم حاضر نیست و میگفتند اگر بخواهیم آن را اجرا کنیم، ممکن است بیش از یک ماه فرصت لازم باشد. بالاخره نتیجه این شد که نظر فرماندهی سپاه که ادامه عملیات از همین امشب است، بهتر است. گفتند فرماندهان لشکرها هم موافقند.