خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»
سهشنبه 11 آذر 1365 تا ساعت ده ونیم صبح در جلسه بودم. در تنفس برای بسیجیان صومعه سرا که به مجلس آمده بودند، زیر باران صحبت کردم. گروهی از افراد آموزش دیده موشکهای ضدهوایی در چین آمدند و مدعی بودند که آموزش دیگران در ردههای خدمات و مربیگری در اینجا را میتوانند انجام دهند و لازم نیست کسانی دیگر به چین بروند، مگر برای تعمیر و نگهداری. در تهران از چند روز پیش تاکنون، متناوباً باران میبارد و خیلی از جاهای کشور را سیل گرفته است. در گزارشهای بینالمللی، افتضاح آمریکا هنوز مسأله اول است ولی تلاش میکنند جبهه ضدآمریکایی و ضد اسرائیلی ما را ملکوک کنند. عصر شورای انقلاب فرهنگی جلسه داشت. ضوابطی برای اعزام دانشجو به خارج تعیین کردیم. سپس با آقای خامنهای، مذاکراتی درباره مسائل مربوط به آمریکا داشتیم. درباره مطالب نماز جمعه آینده مشورت شد. شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز جلسه داشت. درباره اعزام روحانیون برای تبلیغ به جبهه مذاکره و اتخاذ تصمیم شد. آقای مهدوی کنی پیغام آقای میناچی را درباره پسرش که در آمریکا بیست میلیون دلار از پولهای خرید سلاح ما را برداشته و مخفی شده آورد. او خواسته است که اجازه بدهیم برای تعقیب موضوع به خارج برود. اخیراً آمریکاییها اطلاع دادهاند که پول ما در حسابی زیر نظر اف. بی. آی ]پلیس فدرال آمریکا[ است. آقای جلالی خمینی مواردی در ارتباط آقای رضوانی خمینی در جوانی با اجنه و تسخیر جنّ گفت که چون خود ایشان شاهد بوده، برای حضار جالب بود. دیر وقت به خانه رفتم.