خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»
پنجشنبه 28 فروردین 1365 عفت صبح زود به رفسنجان رفت و من به مجلس آمدم. تا تنفس در جلسه علنی ماندم. مراجعات خیلی زیاد است. در تنفس برای مسئولان هیأتهای تقسیم زمین صحبت کردم. آقای محسن رضایی اخبار جبههها را داد. چند پاتک را دفع کرده و تعدادی اسیر گرفتهاند. آقای روحانی خبر داد، یک هواپیمای باربری ایلوشین لهستانی که عازم هند بوده در آذربایجان مورد تعرض جنگندههای عراقی قرار گرفته، ولی پدافند موشک هاک تبریز آنها را فراری داده و هواپیما به شوروی رفته است. آقای سعیدالذاکرین ]معاون روابط عمومی مجلس[ آمد. خواهان انتقال به وزارت نفت بود. آقای دکتر ]سیدجواد[انگجی ]نماینده تبریز و رئیس کمیسیون امور کشاورزی و عمران روستاها[ آمد. از وزیر کشاورزی شاکی بود. معتقد است بد کار میکنند. عصر آقای ]علیرضا[ توکلی بینا آمد. از پیشرفت نکردن پیشنهاد مسئولیت جزیره کیش شاکی بود؛ آقای رسولی]محلاتی[ مانع است. با تلویزیون بلژیک مصاحبهای درباره مسائل سیاسی و وضع زنان در ایران کردم. آقایان جعفری و هاتفی آمدند و از نفوذ باند سید مهدیهاشمی در بیت آیتالله منتظری شاکی بودند. شب به خانه آمدم. آقای سرهنگ جمالی آمد و گزارش داد. وضع جنگ رو به بهبود است.