سهشنبه 8 مهر1365 اول وقت به مجلس آمدم. در دو سه روز گذشته هم، خلاصه گزارشها را به خوزستان میدادند و میدیدیم. مطلب مهمی ندارد. در جلسه علنی مجلس تا ساعت نه ونیم ماندم و سپس به دفترم آمدم. آقای عبدالله نوری آمد و در مورد کم کردن پرسنل غیر نظامی ارتش پیشنهاد داشت. سرهنگ ترابی آمد و پیشنهادهایی در جهت حمایت از نیروی زمینی ارتش برای انجام عملیات گسترده داد.ظهر جمعی از علمای اهل سنت از لارستان، بندرلنگه، قشم، بندرعباس و ... آمدند. اظهار وفاداری به انقلاب نمودند و خود را از همکاری با دولتهای خارجی تبرئه کردند. گفتند کمکهایی که از خارج برای مدارس اهل سنت میرسد، کمک سنیهای ایرانی مقیم شیخنشینها است و نه از دولتها. از توسعه مدارس اهل سنت بعد از انقلاب، اظهار رضایت کردند. آنها دو میلیون ریال به جبههها کمک کردند. عصر به جلسه شورایعالی انقلاب فرهنگی نرفتم و گزارشهای چند روز گذشته را که به علت مسافرت ندیده بودم، خواندم. تلفنی از نخست وزیر خواستم که چهار میلیارد تومان به نیروی زمینی ارتش برای جبران فوقالعاده عملیات عقب افتاده و سازمان صنایع نظامی بپردازد. شب به خانه آمدم.