خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»
پنجشنبه 27 شهریور 1365 ساعت هشت ونیم صبح به مجلس آمدم. آقایان حمید میرزاده و مظفری برای راهاندازی ترمینال کامپیوتری اطلاعات ـ که شعبهای در دفتر من و ریاست جمهوری و نخست وزیری نصب شده ـ آمدند. کار خوبی است. توضیحاتی درباره جزیره کیش که اخیراً بندر آزاد ]تجاری[ شده و توسعه ماهیگیری و توزیع گوشت دادند. گروهی از کادر آموزشی پادگان 21 حمزه ]آذربایجان[ آمدند. مشکلات و نیازها را گفتند. نمایندگان جامعه معلولین آمدند و برای حق بازنشسته شدن پیش از موعد برای معلولان کمک خواستند. آقای صیاد شیرازی آمد. از وضع جنگ اظهار بی اطلاعی کرد. ایشان را در جریان امور گذاشتم. دفتر ارتباط نخست وزیر با ائمه جمعه و جماعات آمدند. گزارش کارشان را دادند. آقای سنجقی آمد و چند امضاء برای امور جنگ گرفت. جمعی از افراد انتظامات مجلس آمدند و گزارش دادند. برای آنها صحبت کردم و نصیحت به انضباط و تاکید بر اهمیت کارشان نمودم. آقای انصاری فرمانده سپاه ناحیه تهران آمد. از فکر تبدیل منطقه تهران به هشت ناحیه کوچک و از فکر فرماندهی فرماندهان واحدهای رزمی بر نواحی مربوطه که امروز زمزمه آن وجود دارد، انتقاد داشت. جمعی از همافران آمدند و تعجیل برای تصویب طرح ارتش نوین دارند. برای آنها صحبت کردم و وعده تسریع دادم. آقای امامی کاشانی درباره مطالب خطبههای نماز جمعه، تلفنی مشورت کرد. اول شب در دفترم کارهای دفتری را انجام دادم و بخشی از گزارشها را خواندم.