یکشنبه 26 مرداد 1365 به مجلس آمدم. به دفترم گفتم ترتیب سفر به مشهد را بدهند. آقای زاهد از دانشجویانمان در ترکیه آمد. از فساد و آبروریزی زنان فراری ایرانی در ترکیه و از بی نظمی پروازهای ایران ایر گفت و مبلغی از طرف مردم عربستان سعودی برای جنگ و سهم امام آورده بود.کاردار لیبی آمد. خواهان سفر آقای خامنهای به لیبی بود و هواپیمای سی ـ 130 باری میخواست و خواستههای ما را با اگر و مگر گذراند. آقای ]مجید[قاسمی مدیر عامل بانک ملی آمد. از تحول کار بانک در جهت جذب سرمایههای مردم و سرمایهگذاری در موارد نیاز دولت و لزوم تعیین تکلیف رئیس بانک مرکزی گفت. آقای ]منوچهر[منطقی از بخش موشک سازی صنایع دفاع و سپاه آمد. توضیحاتی در باره موشکهای تاو، اسکادبی، عقاب و نازعات و همچنین کاتیوشا و آر.پی. جی داد. عصر آقای ]علی[شمخانی آمد. برنامه عملیات چند ماه آینده را توضیح داد. گروهی از بسیجیهای استانهای ایلام، باختران، کردستان و سمنان ]فارس و آذربایجان غربی[ آمدند. برای آنها صحبت کردم. آقامحمدی آمد. گزارش پیشرفت برنامه عملیات داخل عراق و مسافرت آقای ]محمدباقر[حکیم به منطقه کردستان را داد. مدعی است قرارگاه رمضان در مورد به کارگیری بارزانیها کوتاهی میکند. سرشب آقای ]ابراهیم[سنجقی برای امضای چند مورد برای کارهای جنگ آمد. آقای محسن رضایی از بوشهر نیازهایشان را تلفنی مطرح کرد. شب مهمان آقای خامنهای بودیم. درباره جنگ، فرانسه، آمریکا و لبنان و امور اقتصادی بحث شد. آقای نخست وزیر گفتند که خطبه جمعه گذشته من در مورد افراط کاری در مبارزه با منکرات، متصدیان مبارزه را ناراحت کرده است. آقای خامنهای مطالب خطبه را تایید کردند و قرار شد در خطبه آینده تایید کنند. شب آقایان مهدوی کنی، جوادی آملی، رسولی و توکلی آمدند. شورای ناحیه سپاه آمد. گزارش وضع خودشان را دادند و نیازهایشان را گفتند. دو سه نفر از خانمهای مسجد سلیمان آمدند و از نماینده آنجا شاکی بودند. دیر وقت به خانه رسیدم.