خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»
چهارشنبه 8 مرداد 1365 تا ساعت ده صبح در جلسه علنی ماندم. قبل از شروع جلسه نمایندگان را از مطرح کردن اختلافات در تریبون برحذر داشتم. طرح مجازات عاملان احتکار و گرانفروشی در دستور بود.پیش از ظهر در دفترم برای امور جنگ و مخصوصاً موشک زدن به بغداد تماسهایی داشتم. متخصصان لیبی گفتهاند دستگاه پرتاب موشک آماده نیست و احتیاج به تعویض قطعه دارد. ولی افراد خودمان آن را آماده کردهاند؛ شاید نمیخواهند کمک کنند. ظهر آقای ]سیدمحمد مهدی[ شمسالدین معاون مجلس اعلای شیعه لبنان آمد. درباره امور لبنان مخصوصاً ورود نیروهای سوری به جنوب بیروت مشورت کرد و نظراتی ارائه نمود. عصر به کارهای جاری پرداختم. شب آقایان خامنهای، موسوی، احمدآقا و ولایتی مهمان من در مجلس بودند. درباره لبنان معلوم شد که حزبالله خلع سلاح را ـ که از طرف سوریها پیش خواهد آمد ـ تحمل نمیکنند؛ حتی با درگیری. ولی در مقابل حضور سوریها در بیروت درگیر نمیشوند و قرار شد ایران فعالیت سیاسی شدیدی برای جلوگیری از برخورد سوریها با حزبالله بنماید. در مورد اطباء و اعتصاب گذشته نظام پزشکی، قرار شد بررسی شود. آیتالله منتظری پیام دادهاند که ملاطفت شود. در مورد زدن موشک به بغداد، قرار شد اگر عراق شرارت جدیدی نکند، فعلاً نزنیم ولی اگر مرکز غیر نظامی را بمباران کرد، به نقطه صنعتی در بغداد بزنیم.