خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»

  • چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۳۶۵

چهارشنبه 11 تیر 1365  بعد از نماز و ورزش و تمیز کردن استخر به مجلس آمدم. آقای سعیدی ]فر مسئول اطلاعات قرارگاه قدس[ اطلاع داد که دیشب به سوی مهران پیشرفت داشته‌ایم. در اخبار ساعت هفت ]صبح رادیو[از اخبار جنگ خبری نبود. به سپاه و ستاد تبلیغات ]جنگ[ اعتراض کردم. معلوم شد در اثر اختلاف بین سپاه و ستاد، اخبار جنگ درست پخش نمی‌شود. به صدا و سیما گفتم اخباری که از منطقه توسط سپاه می‌رسد، بدون انتظار تایید ستاد پخش کنند و آقای محسن رضایی مسئولیت تنظیم اخبار و روش تبلیغ را پذیرفت. در جلسه علنی مجلس قبل از رسمیت جلسه، اخبار جنگ را به نمایندگان دادم. قبل از دستور درباره پیروزی مهران و عملیات کربلای یک صحبت کردم. در حین جلسه علنی، پیام آقای محسن رضایی رسید که نیروهای ما وارد شهر مهران شده‌اند. به دفترم آمدم. آقای دکتر روحانی آمد. درباره نظرات سرهنگ حسنی سعدی مذاکره کردیم. درباره جنگ‌های منظم و نامنظم صحبت نمودیم. آقامحمدی آمد. نحوه کار با بارزانی‌ها و طالبانی‌ها را در خصوص بکارگیری آنها علیه صدام را که نوشته بود، آورد. تا ظهر چندین ملاقات داشتم. آقای ]گودرز[افتخار جهرمی آمد و درباره پذیریش مسئولیت عضویت ]حقوقدان[ شورای نگهبان مشورت کرد. نظر موافق دادم. استعفایش را مسکوت گذاشت. تا عصر مرتباً خبر از پیروزیها در منطقه مهران و تصرف کامل ارتفاعات حساس قلاویزان می‌رسید. آقای رئیس زاده آمد و درباره مسائل سیاسی و مجلس نظراتی ابراز کرد. شب با رؤسای قوا مهمان رئیس جمهور بودیم. درباره جنگ و لبنان و سوریه بحث شد. دیر وقت به خانه رسیدم.