خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال ۱۳۶۴ / کتاب «امید و دلواپسی»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال ۱۳۶۴ / کتاب «امید و دلواپسی»

نماینده ای که اعلامیه‌ای علیه آیت‌الله خامنه‌ای در مجلس منتشر کرده بود.

  • سه شنبه ۱۸ تیر ۱۳۶۴

 صبح زودتر به مجلس رفتم. بعضی از نمایندگان معتقد بودند که بهتر است به خاطر فوت آقای ربانی املشی، امروز مجلس تعطیل باشد؛ ولی اکثریت صلاح نمی‌دانستند، تعطیل نکردیم. قبل از دستور درباره ایشان صحبت کردم و سپس برای انجام مراسم به بیرون مجلس رفتیم. جمعیت زیادی آمده بود و تقریباً همه شخصیت‌ها حضور داشتند. قبل از شروع تشییع‌جنازه، من صحبت کردم[1].

    دوباره جلسه علنی مجلس تشکیل شد؛ ولی ساعت ۱۰ تعطیل کردیم که هر کس می‌خواهد بتواند به مراسم در قم برود. تا شب در دفترم ماندم. آقای پرهیزکار آمد و اصلاحات پیشنهادی خود را در امر ادارات مجلس گفت و آقای [عباسعلی] زالی [وزیر کشاورزی] آمد و برای کم کردن فشار کمیسیون کشاورزی در مورد مدیران کود و سم کمک خواست.

    یک نماینده در مجلس، اعلامیه‌ای علیه آیت‌الله خامنه‌ای منتشر کرده که سخت مورد اعتراض نمایندگان بود. عصر آقای غرضی [وزیر نفت] آمد و گزارش کار اوپک را داد. به خاطر اختلاف‌نظر، نتوانسته‌اند تصمیمی [در اجلاس وزیران اوپک] بگیرند و به جلسه آینده موکول شده است.

    آقای [ابوالقاسم] سرحدی زاده آمد و برای رفع توقیف از روزنامه صبح آزادگان کمک خواست. این روزنامه را به خاطر نداشتن پروانه انتشار تعطیل کرده‌اند. آقای صیاد شیرازی آمادگی خود را برای شروع عملیات اعلام کرد.

 

 

 

[1]      - آیت الله هاشمی رفسنجانی در بخشی از سخنانشان گفتند: « امروز یکی از روزهای پر اندوه و پر تأسف ماست. ما یکی از بهترین همکاران و همرزمان و همراهان خودمان را از دست دادیم و در عزای ایشان همه مسؤولان مملکت و شخصیتهای بزرگ، روحانیت و تحقیقاً شخص امام و معلم و مربی همه ما امروز عزادار هستند. آیت‌الله ربانی املشی که شما امروز جنازه مقدس ایشان را روی دست به طرف گورستان می‌برید تا دفن شود، جای ایشان در تاریخ اسلام همیشه نقطه برجسته‌ای را حفظ خواهد کرد. شاید ملت ما به اندازه کافی شخصیت و عظمت ایشان را نداند. یکی از مناسب‌ترین کسانی که می‌تواند در مورد ایشان حرف بزند، بنده هستم و دوستان صمیمی دیگر ایشان که حرف خواهند زد. ما از بیش از سی و پنج سال پیش تا امروز در یک سنگر و در یک راه و در یک مدرسه و کلاس و در یک محیط با هم کار می‌کردیم. بنده با ایشان سمت برادر خواندگی دارم که مسؤولیت برادری هم به عهده من است.»