خاطرات روزانه /آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال 1362 / کتاب «آرامش و چالش»
درخواست نخست وزیر برای ملاقات فوری با هاشمی
چهارشنبه 10 فروردین 1362
شب راحت نخوابیده بودم و صبح با خستگی به مجلس رفتم. کارهای اداری را انجام دادم. آقای [رضا]میرزا طاهری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست آمد و راجع به لزوم بیشتر مطرح شدن آن سازمان و قدرت گرفتن آن و اهمیت آنجا و ماجرای آلوده شدن خلیج فارس صحبت کرد. اطلاعاتش در این باره کم بود. به نیروی دریایی گفتم، اطلاعات بیشتری تهیه شود و کارشناسان را به منطقه ببرند. با کارمندان مجلس ملاقات داشتم و در جمع آنها سخنرانی کردم.
آقای اعتمادیان مسئول [سازمان] اوقاف [و امور خیریه] آمد. از حذف بودجه اوقاف در مجلس گله داشت. از من میخواست در نمازجمعه، درباره پس دادن اراضی موقوفهای که با اصلاحات ارضی شاه گرفتهاند، صحبت کنم تا مردم پس بدهند.
آقای محمود کاشانی که از لاهه برگشته بود، آمد و از احتمال تعویض آقای محمدی خوشحال بود و در مورد چارهجویی اصل 139 قانون اساسی که صلح دعاوی با خارجیان را مجلس باید تصویب کند و مادر لاهه صدها صلح دعاوی داریم و مجلس فرصت ندارد و صلاح نیست در مجلس مطرح شود، چارهای میخواست. مایل است که در شورای عالی قضایی انتخاب و یا منصوب شود.
خانوادههای شهید حسنی، شهید اجارهدار و شهید عینی آمدند؛ به آنها عیدی دادم و دلجویی کردم. ابوشریف سفیر ایران در پاکستان آمد، گزارش داد و نگران ناهماهنگی کنسول با ایشان بود. کمک میخواست.
ظهر دو ساعت خوابیدم و خستگی را رفع کردم. مسئولان [مجله] زن روز آمدند و مصاحبهای انجام شد. خانم ضهری از مجلس آمد و برای تاسیس مرکز اسناد در کتابخانه [مجلس شورای اسلامی] طرحی داشت و برای اجرای آن کمک میخواست. سپس جلسهای با مسئولان [سازمان] انرژی اتمی و افراد مخالف با نیروگاه هستهای بوشهر و نماینده بوشهر و سپاه داشتیم. مخالفان و موافقان بحث مشروحی در سه ساعت انجام دادند و ضبط کردیم. مخالفان براحتمال وابستگی یا امنیت و... تکیه میکردند؛ فکر میکنم خیلی جلسه مفیدی بود و مخصوصاً بوشهریها فهمیدند که مخالفان حرف حسابی ندارند.
شب به خانه آمدم. فائزه و حمید در منزل بودند و اخوی محمد از جبهه آمده بود. میگفت در تعلیمات و تمرینات شبانه در جبهه، تلفات میدهیم. آقای نخست وزیر تلفن کرد که موضوع مهم و فوری پیش آمده است. قرار شد فردا صبح به اینجا بیایند.