یکشنبه ۱ فروردین ۱۳۶۱// ۲۵ جمادیالاول ۱۴۰۲ // ۲۱ Mar ۱۹۸۲
ساعت ۲ بامداد برای دیدن مراسم تحویل سال از تلویزیون، به اتاق پایین آمدم. بچهها را هم که پای تلویزیون به خواب رفته بودند، بیدار کردم. قبل از تحویل سال، سخنان آیتالله منتظری پخش شد. سپس پیام امام، رئیسجمهور، رئیس دیوان عالی کشور، رئیس مجلس و نخستوزیر و سرودی. صبح پس از نماز و صبحانه، عفت و فاطی و مهدی و یاسر برای رفتن به لیبی به فرودگاه رفتند؛ با جمعی از دوستان برای سالگرد انقلاب لیبی دعوت شدهاند.
مشغول مطالعه شدم؛ گزارش برگزاری مراسم بزرگداشت سالگرد انقلاب در پاریس و چند شهر دیگر فرانسه و برخورد با ضدانقلاب را میخواندم. اخوی محمد آمد و از اوضاع صداوسیما گفت. برای زیارت امام به بیت ایشان رفتم. اعضای هیئت دولت، شورای نگهبان، شورای عالی قضایی و نمایندگان مجلس و... هم بودند. حسینیه پر از جمعیت بود. اول رئیسجمهور عید را به امام تبریک گفتند. سپس امام صحبت کردند و در اظهاراتشان تذکر به آیتالله گلپایگانی و سایر کسانی بود که انتظارهای غیرعملی از جمهوری اسلامی دارند. (1)
تا ظهر در دفتر امام نشستیم. ظهر به خانه آمدم. همشیرهزاده نصرت و بچههایش آمده بودند. ناهار نداشتیم، از بیرون تهیه کردیم. عصر با رئیسجمهوری تلفنی صحبت کردم و درباره مسائل مهمی که داریم ـ ازجمله نماز جمعه ـ مذاکره کردیم.
*****************************************************************
1- امام خمینی در این سخنرانی گفتند: « من یک کلمه راجع به بعدهایی که در سال گذشته تحقق یافت و آقایان از بعدهای مختلفش صحبت کرده اند، من هم مختصراً یک کلمه عرض کنم، و آن اینکه سال گذشته سال آزمایش قدرتها، آزمایش قلمها، آزمایش زبانها و آزمایش فعالیتهای ضد انقلاب بود؛ ضد انقلاب به معنای وسیع که از خارج و داخل؛ [در خارج] دولتهای ابر قدرت و وابستگان به آنها و در داخل، گروههای مختلف روی هم رفته آزمایش کرده اند و ما هم آزمایش کردیم، هم قدرتها را و هم تبلیغات خارجی و داخلی را. اگر چنانچه، جمهوری اسلامی ایران شبیه به جمهوری های دیگر یا رژیمهای دیگر بود، ما باید با اینهمه تبلیغات دامنه دار همۀ گروههایی که در خارج و داخل هستند و توطئه های داخل و خارج، باید ما فاتحۀ جمهوری اسلامی را بخوانیم، لکن آزمایشها برای ما و برای خود آزمایشگران روشن کرد. گرچه آنها به روی خودشان نمی آورند، لکن مطلب روشن شد که یک ملت نظیر ملت ایران، که در تحت پرچم بزرگ اسلام می خواهد ادامه حیات بدهد، با این توطئه ها، با این قدرتها و با این شیطنتهای قدرتها و تفالۀ آنها در داخل و خارج آسیب نمی بیند. این یک مطلب ادعایی نیست، این یک مطلب عینی است؛ مطلب ملموس است. از اول می گفتند که این جمهوری اسلامی، دو سه ماه یکی دو سه ماه بیشتر نمی تواند تاب بیاورد، بعد صدام را وادار کردند که او هم به خیال خودش، یکی دو هفته بیشتر لازم نبود تا اینکه ایران را قبضه کند، و بعد هم این اشخاصی که در کمین نشسته بودند که ملت زحمت بکشد و آنها ربحش را ببرند، آنها هم در خیال این بودند که ملت را گول بزنند و با خودشان همراه کنند و کشور را برگردانند به حال وابستگی به امریکا یا احیاناً شوروی. همۀ آزمایشها را کردند؛ آزمایش نظامی کردند، آزمایش توطئه های داخل و انفجارات و امثال اینها، همه آزمایش شد و ما می بینیم که امروز ملت ایران از سال سابق و از سابقتر، منسجمتر است و ما به خودمان وعده می دهیم که با خواست خدای تبارک و تعالی، این انسجام هرچه بیشتر حاصل بشود و گروههایی که بازی خورده اند یا به طمع طعمه بودند، آنها هم بپیوندند به این ملت و برای کشور خودشان فعالیت کنند.
من امروز یک مقایسۀ عبوری می کنم بین دستگاههای ایران و همۀ چیزهایی که در ایران هستند بالفعل و آنهایی که در زمان سابق بودند، برای جواب از آن اشخاصی که می گویند که آن زمان، زمان شاه بهتر از حالا بود و برای آن اشخاصی که می گویند: کاشکی اسم [اسلام] روی این جمهوری نبود و برای آن اشخاصی که به خیال خودشان، برای اسلام اشک تمساح می ریزند و من می دانم که باطن قلبشان چه است. (صحیفه امام، جلد 16 ، ص 321)