جمعه ۱۷ اردیبهشت
تا ساعت ده ونیم در خانه بودم، گروهی از مجروحان جنگ از بیمارستان شهدا آمدند. شخصی مدعی دیدن امام زمان و شفای پایش پس از قطع شدن آن بود که میگفت با آن که خمپاره در پای اوست و استخوانها را شکسته، معلوم نیست از کجا رفته؛ چون پا را امام زمان بعد از قطع شفا داده. باید رسیدگی کنم.
در نماز جمعه شرکت کردم. خطبه اول در فضایل علی و خطبه دوم در مسائل روز و از جمله پیشرفت جنگ و وضع دشوار دولت بعث و منافقان. اوائل صحبت خبر دادند که مرحله دوم عملیات بیتالمقدس شروع شده و در غرب کارون، در محدودهای به عرض ۲۰ کیلومتر به مرز رسیدهایم و به طرف شلمچه خواهیم رفت.
بعد از ظهر احمد آقا به منزل ما آمد و خبر داد که عراقیها پاتک کردهاند و ما در شمال خرمشهر عقب نشستهایم؛ موضوع را تلفنی پیگیری کردم که معلوم شد، خیلی مهم نیست و امشب جبران میشود.