خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۱ / کتاب « پس از بحران»

خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۱ / کتاب « پس از بحران»

  • چهارشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۶۱

چهارشنبه 10 شهریور

  جلسه علنی داشتیم. لایحه وزارت بهداشت و درمان مطرح بود. در تنفس برای خانواده‌های شهدای کوهدشت و پانصد نفر معلمی که عازم کردستان بودند، صحبت کردم*. ظهر جمعی از نمایندگان مراجعه کردند. عصر هیئت رئیسه جلسه داشت و درباره تعطیلی مجلس با توجه به اظهارات امام که از سفر مستحب حج منع کرده بودند و تعطیلی مجلس را زیر سؤال برده بودند، بحث شد. دیدیم که به خاطر حج واجب، بیش از هشتاد نماینده مشرف خواهند شد و چاره‌ای جز تعطیل نداریم. قرار شد که سه هفته تعطیل داشته باشیم. آقایان نمازی و حسینی فرماندهان منطقه و سپاه اصفهان آمدند و از ]جلال‌الدین طاهری [امام جمعه و اطرافیان ایشان شکایت داشتند.آقای ]بهاءالدین[علم الهدی ]نماینده اردبیل[ آمد و آرم سیکهای هند را آورد که بی شباهت به آرم جمهوری اسلامی نبود و نگران بود که بگویند بستگی به سیکها دارند. گفتم تفاوتهای زیادی هم دارد. نگرانیش را رفع کردم و از اینکه گفته شده مطالب استیضاحش علیه وزیر کشاورزی را از جزوه انتقادی مهندس قلیزاده گرفته ناراحت بود. ملاقاتی با سفرا و کارداران ایران در اروپا و آمریکا داشتیم که نتایج سمینارشان را گفتند و برای آنها صحبت کردم. شب در مجلس ماندم. مطالعه گزارش‌ها و انجام کارهای عقب مانده وقتم را گرفت. خبر مهمی نداشتیم.