خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۱ / کتاب « پس از بحران»

خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۱ / کتاب « پس از بحران»

  • یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۶۱

یکشنبه 7 شهریور    جلسه علنی داشتیم. قبل از دستور درباره شهیدان رجائی و باهنر و آثار شهادت آنها در سال گذشته صحبت کردم در حال تنفس با تماشاچیان ـ که سیصد نفر از زنان و مردان معلم عازم کردستان بودند و... ـ صحبت کردم. ظهر هم با گروهی دیگر که از کازرون آمده بودند ملاقات کردم.پس از ناهار آقای دکتر طاهری شیرازی به دفترم آمد و راجع به وزیر جدید بهداشت و درمان صحبت کرد.دکتر ولایتی هم آمد و گزارش کنفرانس وزاری خارجه کشورهای اسلامی در نیجریه را داد و راضی بود. خبری از وزیر خارجه پاکستان در خصوص جاسوس فراری شوروی که به انگلستان پناهنده شده داد. به همین جهت با آقای خامنه‌ای رئیس جمهوری که به مشهد رفته‌اند تماس گرفتم.گروهی از نمایندگان آمدند و از این که جمع زیادی از نمایندگان و مسئولان به مکه بروند، به خاطر احتمال خطر و تعطیل کارها در کشور اظهار نگرانی کردند. احمد آقا تلفن کرد و از سخت گیری‌های سعودی‌ها نسبت به حجاج ایرانی در گرفتن عکس امام و اعلامیه‌ها و ... خبر داد. عصر آقای مقدم پیشنماز مسجد هامبورگ آلمان آمد و راجع به مسائل دانشجویان و سفارت ما در آلمان مطالبی داشت. قرار بود که مصاحبه‌ای با روزنامه جمهوری اسلامی درباره جنگ داشته باشم که به بعد موکول شد.جلسه شورای مرکزی حزب در دفتر من تشکیل شد. به خاطر نبودن آقای خامنه‌ای، دستور جلسه که اختلافات دو بینش در حزب و دولت بود، عوض شد. احمد آقا پیشنهاد داشت که پولهای
مصادره شده آقای ]سیدکاظم[شریعتمداری به حزب داده شود و گفت که با امام صحبت کرده، ایشان مخالفت نکرده‌اند. بعضی مخالف و بعضی موافق بودند و قرار شد که مشورت بیشتری شود. بازرگانی خارجی و گیر کردن لایحه دولت در شورای نگهبان مطرح شد و قرار شد که در شورای اقتصاد تصمیم‌گیری شود. انتقاداتی از عملکرد دولت مطرح شد که آقای نخست وزیر پاسخ داد.شب آقای صبوری از گروه پیگیری پرونده انفجار نخست وزیری و جنایت ]مسعود[کشمیری آمد و اطلاعات زیادی راجع به کشمیری و همکاران او داد. یک سازمان انقلابی را زیر سؤال برده بود که باید تحقیق کنیم. مطلب مهمی است. شب به خانه آمدم.