خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۱ / کتاب « پس از بحران»
پنجشنبه 28 مرداد
تا ساعت هفت و نیم گزارشها را مطالعه کردم. جلسه علنی شروع شد. اعتراض به تأخیر استیضاح شد که جواب دادم. با اطلاعی که نمایندگان از نظر امام داشتند، رضایت دادند. شوراها در دستور بود. هنگام تنفس برای اردوهای امور تربیتی که به مجلس آمده بودند، صحبت کردم* و ظهر برای گروهی از کادرهای حزب جمهوری ]اسلامی[ که برای یک دوره آموزش به تهران آمدهاند و هم دانش آموزان منتخب بسیج که در تهران اردو دارند.گروهی از وزارت نفت آمدند و وضع خارک را توضیح دادند و از مسامحه نیروی هوایی شکایت داشتند. عصر نماینده میناب آمد و راجع به ائمه جمعه و ضعف عملکرد مسئولان اجرایی استان مطالبی داشت.گروهی از علمای مبارز لبنان آمدند و در مورد نوع و کیفیت کمکهای ایران به مبارزان لبنان پیشنهادهایی داشتند و مایل نیستند با سازمان امل فعالیت کنند. نیروهای خالص خوبیاند.آقای محسن رفیق دوست آمد و نگران برکناری آقای ]اسدالله[لاجوردی بود. گفتم آقای لاجوردی باید برای رفع اشکالات اقدام کند. امام سه نفر را تعیین کردهاند که وضع زندانها را مشاهده و گزارش نمایند. رئیس جمهور هم اصرار دارند. تا ساعت ده گزارشها را خواندم و سپس به خانه آمدم. ]آشیخ محمد[ هاشمیان که برای معالجه چشم به اسپانیا رفته بود راضی برگشته، در منزل ما بودند. گفتند که درک مردم اسپانیا نسبت به مسائل انقلاب ایران بهتر شده است.