تا نزدیک ظهر در دفترم کارهای عقب مانده را انجام دادم. با جبهه تماس گرفتم. دارند برای حمله جدیدی آماده میشوند. نیروی هوایی پالایشگاهی را در بغداد بمباران کرده است. اطلاعات اولیه میگوید که یک هواپیمای ما هم ساقط شده. عراق هم متقابلاً در شهر اهواز، مناطق مسکونی را بمباران کرده. ما مناطق مسکونی عراق را بمباران نمیکنیم ولی آنها از هیچ جنایتی دریغ ندارند.ظهر در راه آمدن به منزل به دندان پزشکی دکتر فاضل رفتم. با ناراحتی زیاد، ریشه دندان را تمیز کرد ولی ممکن است که بینتیجه باشد و احتمالاً کنده شود. خانمش را که جز و منافقین بوده چند روز پیشتر گرفتهاند و گفت محکوم به اعدام شده. با درد به خانه آمدم، کمی استراحت کردم و سپس استحمام و نماز و هنوز هم دندانم درد دارد، کمی تخفیف یافته. شب درد دندان شدت یافت و مسکّن زیاد مصرف کردم. قرار بود که دکتر در صورت شدت درد به منزل بیاید و دندان را بکشد. تلفنی صحبت شد و به صبح موکول شد.