خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۱ / کتاب « پس از بحران»

خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۱ / کتاب « پس از بحران»

  • سه شنبه ۲۹ تیر ۱۳۶۱

سه شنبه 29 تیر   جلسه علنی ساعت هشت صبح آغاز شد. قبل از دستور، درباره بمباران مناطق مسکونی ایلام صحبت کردم و از مردم تشکر کردم که خوب مقاومت می‌کنند؛ مثل دزفولی‌ها. طرح شوراهای روستا و بخش و شهر و شهرستان و استان و محله در دستور بود که 12 ماده به تصویب رسید. دو سؤال از وزیر کشور مطرح شد. درد دندان همچنان آزارم می‌داد.بعضی از اعضای شورای فرماندهی سپاه اصفهان آمدند و از آقای ]جلال‌الدین طاهری[ امام جمعه و اطرافیانش شکایت داشتند و چاره‌جویی می‌کردند. مسئول حفاظت سپاه هم آمد و درباره برنامه حراست مشورت کرد. عصر آقای مقدسیان امام جمعه محلات آمد و از آقای محلاتی و آقای توسلی محلاتی گله داشت و چاره‌جویی می‌کرد.از یزد تلفن کردند که لازم است خانواده شهید صدوقی اجازه برگزاری نماز جمعه را به آقای ]سیدروح‌الله[خاتمی اردکانی در مسجد حضیره بدهند؛ به لحاظ امنیتی لازم است که آنجا برگزار شود. قهرمانان ورزشکار آمدند و برای آنها سخنرانی کردم* و تشویقشان کردم و عکس گرفتند. آقای ]نصرالله[بهرامی هم آمد و برای رفع مشکلات استمداد کرد. مالک منزل آمد و برای خانه‌ای که در مقابل این خانه مسکونی ما گرفته، امتیازاتی مطالبه می‌کرد. برای این که به خاطر مسائل امنیتی از جوار منزل امام برود، خانه‌ای به او داده‌اند که گفته می‌شود بهتر از خانه خودش است. و اینجا را من اجاره داده‌اند.افطار مهمان آقای فخرالدین حجازی بودیم. درد دندان آرامم نمی‌گذاشت. شب در مجلس ماندم و از درد دندان سحری درستی نخوردم. قرار بود به منزل آقای خامنه‌ای به مناسبت حضور آقای
منتظری بروم که به خاطر دندان درد نرفتم. اولین جلسه هیئت رئیسه جدید را تشکیل دادیم و تصمیماتی اتخاذ کردیم.