یکشنبه 15 فروردین
پس از نماز دوساعتی مطالعه کردم. آقای ]محمد[امامی کاشانی آمد و ضمن ارائه گزارشی از ملاقاتش با آیتالله گلپایگانی گفت که ایشان از موضع بعضی از نمایندگان مجلس علیه ایشان متأثر است در خصوص جواب نامه نمایندگان، پیشنهاد داشت که نامه را نفرستیم ولی امروز امضای نامه را تکمیل کردند که بفرستند.جلسه علنی داشتیم. کمی درباره پیروزی اخیر صحبت کردم و شهادت دو پاسدار مجلس و برادر آقای ]دکتر حسین[مهرپور عضو شورای نگهبان و برادر آقای ]حسین[کمالی نماینده مجلس را تسلیت گفتم. دو لایحه از شور دوم گذشت و بحث در آیین نامه مجلس بود.ظهر آقایان ]محمدعلی[هادی و ]صباح[زنگنه و ]محمد[خاتمی آمدند. درباره آینده عراق بحث کردیم. آقای ]رضا[زوارهای هم آمد و برای مشکل برادرانش کمک میخواست. عصر، خانم عباسی از خواهران حزب آمد و مصاحبهای درباره حضرت زهراس و وظایف خانمها انجام داد.در جلسه شورای مرکزی حزب شرکت کردم. آقای ]احمد[توکلی وزیر کار آمد و راجع به برنامههای خودش توضیحاتی داد و از حزب برای حسن انجام کارهایش کمک میخواست. بر ضرورت اسلامی بودن تصمیمات تکیه داشت و از جمله با شرکت کارگران در شورای مدیریت مخالف بود. شب زودتر از همیشه به خانه آمدم.