ساعت هفت صبح آقای محسن رضایی از قرارگاه تلفن کرد و گزارش جبهه را داد و گفت قرارگاه فتح به هدف خود رسیده ولی سایر قرارگاهها ضعیف عمل کردهاند. از دفتر امام هم تلفنی از من اطلاعات خواستند. معلوم شد که تا ساعت شش صبح پانصد اسیر گرفتهایم. مقداری با باغچه سرگرم شدم. کتاب احزاب سیاسی نوشته ملکالشعرای بهار را مطالعه کردم. احساس کردم که مروری بر تاریخ مشروطه و توجه به تجربیات آنها برای ما مفید است.
هواپیماهای عراق به شهرهای خرم آباد، باختران و ایلام حمله کرده و حدود چهل و پنج نفر را شهید و صدها نفر را مجروح و دهها خانه را ویران کردهاند. این عکسالعمل وضع نظامی عراق در جبهه است. تا شب خبرهای گوناگونی از جبههها میرسید.شب با قرارگاه صحبت کردم. معلوم شد در یک محور خوب عمل کردهاند، و تا بیست و پنج کیلومتر پیشرفت کردهاند ولی به خاطر ضعف عملکرد در سه محور دیگر عقب نشینی کردهایم وحدود ده کیلومتر در یک محور و سه کیلومتر در محور دیگر در خاک عراقیم.گزارشها را از مجلس آوردند و تلکسها را از دفتر امام. هنوز عکسالعمل دنیای عرب و غیر عرب روشن نیست. شب را احیا داشتم. بچهها هم به جامعهالصادق رفتند. فیلم جالبی هم از صحنه عملیات جنگ دیدم. مخصوصاً منظره مجروح شدن و شاید شهادت یک رزمنده و اظهاراتش ـ که بسیار متأثر شدم ـ و نیز منظره اسرای عراقی که ترحم انگیز به نفع امام شعار میدادند، قابل توجه است.