خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۱ / کتاب « پس از بحران»
خبری که خرازی با رمز به هاشمی گفت
به خاطر تعطیل عمومی در خانه ماندم. پس از نماز ظهر به منزل احمد آقا رفتم. با حضور آقای رئیس جمهوری درباره آینده جنگ که به زودی داغ میشود، بحث کردیم.عصر در خانه تنها بودم. گزارشها را مطالعه کردم: کارهای وزارت نفت و وضع گروهکها در کارخانهها و... با کمک پاسدارها جوجه کباب درست کردیم و با هم افطار کردیم.هنگام افطار آقای کمال خرازی از اهواز تلفن کرد و با رمز اطلاع داد که امشب عملیات ورود نیروها به خاک عراق آغاز میشود و در مورد کیفیت تبلیغات آن مشورت کرد. ایشان رئیس ]ستاد[تبلیغات جنگ است.آقای دکتر ولایتی هم که برای شرکت در کنفرانس غیر متعهدها در مورد تجاوز اسرائیل به لبنان عازم قبرس است، تلفنی مشورت کرد و قرار شد که در کنفرانس وزاری خارجه کشورهای اسلامی در تونس به خاطر مواضع منفی تونس شرکت نکند. شب آقای ]عبدالمجید[معادیخواه آمد. تصمیم به استعفا از وزارت ارشاد گرفته و درباره کیفیت اعلام استعفا مشورت کرد. نزدیک ساعت دوازده بچهها آمدند و من را بدخواب کردند. سحر دیر بیدار شدیم و با عجله سحری خوردیم.بعد از اذان صبح، اطلاعیه سپاه و ارتش در خصوص عملیات رمضان و ورود به خاک عراق و شکستن خاکریز اول دشمن خوانده شد. مرحله مهمی از جنگ است و باید منتظر نتایج آن باشیم.دیشب شورای امنیت سازمان ملل قطعنامهای صادر کرده و آتش بس خواسته است. نخست وزیر و وزیر خارجه هم آن را رد کرده و گفتهاند که قبل از گرفتن حقوقمان نمیپذیریم. آمریکا هم با کنایه تهدید کرده ما را از ورود به خاک عراق ـ به خاطر به خطر افتادن منافع حیاتیاش ـ برحذر داشته است.