خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال ۱۳۶۰؛ عبور از بحران
اشتباه تاکتیکی عملیات سپاه در گیلانغرب*** چرا هاشمی به نمازجمعه نرفت؟
تمام وقت در منزل ماندم؛ دو روز عقب ماندگی خاطرات را جبران کردم وگزارشها رامطالعه کردم. به مهدی و یاسر در کار انجام تکالیفشان کمک کردم.نماز جمعه را به عهده آقایربانی املشی گذاشتم.
آقای دکتر [حسن]روحانی آمد و گزارش سفر شورای سرپرستی صداوسیما بههند، چین،کره و ژاپن را داد. گفت هند، کره و چین در صنعت تلویزیون ضعیفندو ژاپن خیلی پیشرفتهاست. از وضع بد سفارتمان در چین که ادامه کار لیبرالهااست، گفت و تأکید شد که با ژاپن برایتوسعه امور تلویزیون، همکاری شود.
آقای [علی]شمخانی قائم مقام فرماندهی سپاه پاسداران، در سخنرانی پیش ازنماز جمعه،خبر حمله عظیم نیروهای ما به ارتش عراق در گیلان غرب را داد.منتظر این حمله بودیم که باعنوان "فجر" انجام شد. گفت بیش از هزار کشته،دویست اسیر و مقداری زمین از دشمنگرفتهایم. نبرد هنوز ادامه دارد. اولشب هم آقای محسن رضائی از کرمانشاه تلفنی اطلاع دادکه قسمت اعظماهداف حمله تأمین شده و برای تأمین بقیه، نیروی تازه به میدان اعزامشده.اشتباه این بوده که نیروی احتیاط آماده نداشتهاند و نیروها خسته شدهاند.
ظهر دفتر امام اطلاع داد که با انفجار بمبی در کوچه مسیر آیت الله دستغیب امام جمعه شیراز و دوازده نفر همراهانش شهید شده اند. خبر بسیار تلخی است.احمد آقا هم تلفن کرد وقرار شد خبر را ظهر بدهند. از شور و شعف خبر فتح غرب کاست. نشان همکاری عراق وضدانقلاب است. فیلمی که پخش کردند،نشان داد، اجساد آنها قطعه قطعه شده است. خون اینپیر مرد هفتاد ساله مجتهد، اثر عمیقی در منفوریت ضدانقلاب دارد. امام و تمام شخصیتها ومنجمله خودمن، اطلاعیه دادیم. ناهار فاطی، سعید و حمید اینجا بودند. عصر احمد آقاهمآمد. عفت هم، شب از سفر برگشت و مقداری مرغ و گوشت از آنجا آورد.