خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۰ / کتاب عبور از بحران
* در منزل، نامههای مردم را خواندم ** جو مجلس کمی متشنج شد. *** سند محمد منتظری برای خیانت بازرگن!! **** در درگیری مجلس نماینده نائین بیهوش شد. ***** جلسه مشورتی با آقایان بهشتی، رجائی، بهزاد نبوی و محمد هاشمی****** شهادت شیرودی ما را داغدار کرد. ******* ناراحتی همسر شهید مطهری و همسر هاشمی از امام خمینی ******** بی توجهی بنی صدر به خواسته امام
در منزل، نامههای مردم را خواندم و سپس به مجلس رفتم. جلسه علنی داشتیم. در سخنرانیهای قبل از دستور آقای [محمدعلی] هادی [نجفآبادی]، از [فخرالدین] حجازی، [سید علیاکبر] پرورش و [هراچ] خاچاطوریان به خاطر عدم مراعات مصالح سیاست خارجی در نطقهای قبل از دستور، انتقاد کرد و آقای حجازی جواب گفت و جو مجلس کمی متشنج شد.
سپس آقای محمد منتظری از فتنه مجاهدین خلق یادکرد و آیات محارب را بر آنها تطبیق کرد و تقاضای شدت عمل نمود و در مورد محاکمه امیر انتظام بحث و اخطار کرد که مبادا مسامحه شود. سندی را خواند که [عباس] امیر انتظام روزهای اول پیروزی به دستور آقای بازرگان، نخست وزیر، راه را برای فرار خارجیان و اخراج ثروتها و اسناد باز گذارده و متهم به خیانت عظماشان کرد. گفت: [مهدی] بازرگان، [هاشم] صباغیان و دکتر [ابراهیم] یزدی هم باید محاکمه شوند. از خیانت فریور معاون تسلیحاتی وزارت دفاع گفت، حیدری پاکسازیشده را بهعنوان مسئول به خطر افتادن پنجاهوشش میلیون دلار که در خرید اسلحه کلاه سرش رفته افشا کرد. از اینکه بعضی فرماندهان ارتش، میخواهند پاکسازیشدهها را برگردانند، انتقاد کرد.
مهندس بازرگان، خواست دفاع کند؛ اجازه دادم ولی برخورد تند آقای معین فر با آقای قاسمی و فحاشی معین فر جلسه را متشنج کرد و اکثر نمایندگان بهعنوان اعتراض جلسه را ترک کردند و من برای خواباندن فتنه، تنفس دادم و درگیریهای زیادی در حال تنفس روی داد. آقای حسینی نماینده نائین بیهوش شد. بعد از آرامش، جلسه برقرار شد و خوب پیش رفت؛ بحمدالله.
ظهر وزرا مهمان مجلس بودند که با نمایندگان تماس داشته باشند و نمایندگان کارهایشان را انجام دهند.
عصر در جلسه دفتر سیاسی حزب جمهوری [اسلامی] شرکت کردم و درباره فتنه مجاهدین خلق و کیفیت مقابله با آنها مذاکره شد و تصمیماتی گرفتیم؛ مخصوصاً در تقویت تبلیغات که نقطهضعف ما است.
شب در نخست وزیری با آقایان بهشتی، رجائی، [بهزاد] نبوی و اخوی محمد، جلسه مشورتی داشتیم و تصمیماتی در همین زمینه گرفتیم.
خبر شهادت خلبان شیرودی در غرب ما را داغدار کرد. خلبان شجاع، مکتبی و مهمی بود. شب که به خانه آمدم خیلی خسته بودم. عفت از اینکه باز در گفتههای امام ستایش از بنیصدر شده، ناراحت بود و میگفت خانم شهید مطهری هم ناراحت است، ولی من توضیح دادم که ستایش مهمی نبوده. ولی نظری هم این است که همین مقدار هم در این شرایط زیاد است. کاملاً روشنشده بنیصدر در کنار ضدانقلاب است. حاضر نیست منافقانی را که میخواهند جنگ داخلی را شروع کنند، محکوم نماید. بااینکه امام از او خواستهاند؛ ولی امام با توجه به مصالح کلی انقلاب، حرکت میفرمایند.