خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۰ / کتاب « عبور از بحران»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۰ / کتاب « عبور از بحران»

ماجرای مجروحیت محسن رضایی در حمله به مقر سپاه چه بود؟

  • تهران
  • چهارشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۶۰

چون شب در مجلس خوابیده بودم، اول وقت سرکارم بودم. متأسفانه ساعت هشت صبح، خبر شهادت حاج‌آقا بهاءالدین عراقی در کرمانشاه به دست تروریست‌ها و جراحت پدرشان، حاج‌آقا بزرگ، امام‌جمعه کنگاور و شهید شدن دو پاسدار رسید. پیش از دستور، راجع به تروریست‌ها صحبت کردم. دستور جلسه، مطالب کوچک و متفرقه‌ای بود، من‌جمله اعتبارنامه آقای پورگل نماینده بندر انزلی که مورد مخالفت دو سه نفر از لیبرال‌ها قرار گرفته بود که با اکثریت نیرومندی تصویب شد.

 بعدازظهر، جلسه مشترک هیئت‌رئیسه با رؤسای شعب داشتیم، برای ارسال نمایندگان جدید به کمیسیون‌ها. نمایندگان جدیدتر را هم برای شعبه‌ها، قرعه‌کشی کردیم. هیئت‌رئیسه جلسه داشت و تا ساعت هشت شب ادامه داشت. درباره امنیت نمایندگان و مسکن آن‌ها و مستمری خانواده‌های شهدای مجلس و خیلی چیزهای دیگر، تصمیم گرفتیم.

 شب به خانه آمدم. موکت‌شور در خانه، موکت‌های خانه را که خیلی کثیف شده بود، می‌شست و وضع خانه نامنظم بود. خبر رسید که تروریست‌ها با آر. پی. جی به مقر اطلاعات سپاه حمله کرده‌اند و 12 گلوله به اتاق‌ها زده‌اند. کسی شهید نشده، ولی چند نفر سطحی مجروح شده، من‌جمله آقای محسن رضایی. مرحله بدی در کارهای تروریستی است؛ ولی نتیجه‌ای نگرفته‌اند و عده‌ای هم در این رابطه بازداشت شده‌اند. امروز با اجازه دادستان انقلاب، خانه‌های اطراف مجلس را تفتیش کردند. معلوم شد، همسایه‌های مناسبی نیستند، دو جنبشی هم بازداشت شدند و باید آن‌ها را ازاینجا به‌جای دیگر منتقل کرد. بعضی از سلطنت‌طلب‌ها هستند.