خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۰ / کتاب « عبور از بحران»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۰ / کتاب « عبور از بحران»

  • تهران
  • جمعه ۲۶ تیر ۱۳۶۰

  فرصتی برای استراحت به دست آمد و توفیقی برای مطالعه. قبل از رفتن به نماز جمعه، مروری بر مجموعه اخبار و مناسبت‌های هفته - که ستاد نماز جمعه برای امام‌جمعه تهران هر هفته تهیه می‌کند - نمودم. سپاه پاسداران اطلاع داد که تروریست‌ها احتمالاً با تفنگ دوربین‌دار، از ساختمان‌های مجاور دانشگاه، نسبت به امام‌جمعه یا شخصیت‌های دیگر حاضر در نماز جمعه، اقدام به ترور نمایند. از مسئولان خواستم که رسیدگی کنند. 

ساعت ده ونیم صبح به دانشگاه رفتم. آقای فخرالدین حجازی، سخنران قبل از نماز جمعه بود. بعد از صحبت ایشان، برق قطع شد و تقریباً سه‌ربع ساعت وقت تلف شد. با تاًخیر خطبه‌ها را آغاز کردم و لذا، کوتاه و مختصر، درباره انتخابات و آزمایش و نفاق صحبت کردم و خطبه عربی را نخواندم. برای اینجا برق اضطراری لازم است.

 عصر، جلسه شورای عالی دفاع در ستاد مشترک داشتیم. سرهنگ افضلی [فرمانده نیروی ‌دریایی] و سرتیپ ظهیرنژاد [فرمانده نیروی زمینی] هم شرکت نمودند، افضلی درباره علت آسیب دیدن ناو میلانیان و نیمه غرق شدن آن، توضیح داد و گفت چهارده نفر که در انجام وظایفشان کوتاهی کرده‌اند، تحت پیگرد قرارگرفته‌اند. تا دو سه هفته دیگر، ناو اصلاح و مشغول کار می‌شود. از نیازهای نیروی دریایی شرحی داد. آقای ظهیرنژاد، از اختلاف خود با تیمسار فلاحی، در موضوع عزل سرهنگ ورشوی از فرماندهی لشکر 21 گفت و شکایت به شورا نمود و پس از دفاع آقای فلاحی، قرار شد تفاهم و همکاری کنند. افطار را در ستاد، مهمان آقای فلاحی بودیم.

 آخر شب به خانه آمدم. سوییچ اتومبیل من در داخل آن مانده بود. با ماشین اسکورت آمدم، هنوز بچه‌های پاسدار، انضباط لازم را ندارند. تقصیر ندارند، آموزش ندیده‌اند.