خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۰ / کتاب « عبور از بحران»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۰ / کتاب « عبور از بحران»

باهنر را برای نخست وزیری به رجایی پیشنهاد دادم.

  • تهران
  • جمعه ۱۹ تیر ۱۳۶۰
از ملاقات صبح تا نماز جمعه ظهر و جلسات عصر و شب در روز تعطیل جمعه

 بعد از صرف سحری نخوابیدم و دو ساعت برای خطبه‌های نماز جمعه مطالعه کردم.

علی، اخوی زاده که دو ماه در جبهه غرب با سپاه پاسداران بوده، آمد و خوشحال شدم. قبل از شرکت در نماز جمعه، در بیمارستان قلب از آقای خامنه‌ای عیادت کردم. حالشان بد نیست ولی تا سلامت کامل، خیلی فاصله دارند. نزدیک ساعت یازده صبح به دانشگاه تهران برای اقامه نماز جمعه رفتم. آقای [محمدصادق] حائری شیرازی سخنران قبل از خطبه‌ها بود.

 مراجعات نگذاشت به گفته‌های ایشان گوش کنم. خطبه‌های من درباره آزمایش و نفاق و بخش عربی درباره وضع کلی انقلاب بود. پس از نماز به خانه آمدم. بعد از استراحت، غذائی برای افطار پختم، چون عفت و بچه‌ها نیستند.

 بعدازظهر، در جلسه شورای عالی دفاع در ستاد مشترک شرکت کردم. تیمسار فلاحی‌ می‌گوید: آقای ظهیرنژاد ، فرمانده نیروی زمینی، معتقد به حرکت ارتش نیست و بهتر می‌داند، وضع کنونی محفوظ بماند و نامه‌ای از سرهنگ یعقوب حبشی از افسران ستاد نیروی زمینی خواند که ارتش را در وضع کنونی، قادر به اخراج ارتش عراق نمی‌داند و محتاج به دو سه لشکر جدیدالتأسیس می‌باشد که به این زودی‌ها، امکان ایجاد آن نیست. گزارشی از وضع مهمات داد که بد نبود. پیشنهاد شد با مذاکره و فشار، باید مانع صدور بی‌حساب نفت کشورهای نفت‌خیز شویم، به‌خصوص نفت عربستان سعودی - با این وسعت که بازارهای دنیا را اشباع کرده و دست صادرکنندگان نفت را بسته - که در دستور مطالعه قرار گرفت، عربستان با کمک‌های بی‌دریغ خود به عراق، عملاً با ما در مخالفت است. با آقای رجائی درباره نخست‌وزیر بحث کردیم که من آقای باهنر را پیشنهاد کردم. شب را در خانه بودم.