خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۰ / کتاب « عبور از بحران»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۰ / کتاب « عبور از بحران»

کمک مهندس بازرگان از هاشمی برای شیخ علی تهرانی**** هاشمی، رجایی، باهنر و موسوی اردبیلی با هم در دفتر هاشمی خوابیدند.

  • تهران
  • سه شنبه ۶ مرداد ۱۳۶۰

جلسه علنی داشتیم و طرح قانونی اراضی شهری مطرح بود. دو سه ماده تصویب شد. مجلس تمایل شدیدی به دولتی کردن اراضی شهری دارد، ولی فکر می‌کنم شورای نگهبان نسبت به خیلی از مصوبات مجلس، مخالفت نماید.

آقای مهندس [مهدی] بازرگان، برای آقای شیخ علی تهرانی - که در مشهد بازداشت شده -کمک می‌خواست و آقای انواری برای آقای مروارید که به منزلش ریخته‌اند و تجسس کرده‌اند.

 ظهر طبیبی عراقی، پناهنده به ایران، آمد و کمک خواست. آقای پویا، صاحب روزنامه انگلیسی‌زبان «مسلمین» در پاکستان آمد و از اوضاع پاکستان گفت. عصر مصاحبه‌ای مفصل با روزنامه جمهوری اسلامی داشتم. مهندس [عزت‌الله] سحابی آمد و راجع به فرزندش که در رابطه با مجاهدین خلق بازداشت شده، کمک خواست.

شب در دفتر من، جلسه مشورتی داشتیم. آقایان رجائی، [موسوی] اردبیلی، باهنر، نبوی و احمد آقا [برای] افطار آمدند و درباره روز و مراسم تنفیذ ریاست جمهوری آقای رجائی، از طرف امام و تعیین فرمانده کل قوا از طرف امام، بحث کردیم. قرار شد آقای رجائی باشد. درباره اعضای کابینه بحث شد.

 ساعت نه ونیم، خبر زلزله شدید کرمان رسید و با استاندار کرمان مرتباً در تماس بودیم. زلزله هفت ریشتر بوده و کرمان و یزد و جنوب خراسان و بندرعباس را لرزانده و تلفات زیاد دارد.

ساعت یازده، خبر فرار یک هواپیمای بوئینگ سوخت‌رسانی نظامی از فرودگاه تهران رسید. دستور تعقیب و برگرداندن آن را دادیم. ساعت دوازده خبر دادند که وارد ترکیه شده و از دست ما کاری برنمی‌آید و خلبان آن، همان سرهنگ معزی، خلبان مخصوص شاه است که هواپیمای شاه را به ایران آورده بوده.

 وصیت‌نامه محمدرضا سعادتی، عضو کادر مرکزی مجاهدین خلق - که در زندان اعدام‌شده - مطرح شد، سازمان را محکوم کرده؛ قرار شد پخش شود. وصیت‌نامه جالبی است و ممکن است برای دادگاه انقلاب، خوب تمام نشود.

شب، در دفترم خوابیدم. آقایان رجائی، باهنر و [موسوی] اردبیلی هم خوابیدند سحری هم‌همان جا خوردیم. ضمن سحری بحث‌هایی داشتیم و تصمیماتی.

 

تصاویر ضمیمه