شب در مجلس خوابیده بودم. صبح، پس از مطالعه گزارشها و روزنامهها، در جلسه علن یشرکت کردم. لایحه استخدام پزشکان خارجی مطرح بود که بعضی ازنمایندگان آن را مغایرقانون اساسی میدانند، خیال میکنند که استخدام فرد فردآنها باید به تصویب برسد، ولی کلیاتتصویب شد. حدود سه هزار پزشکخارجی از هند و پاکستان و ... در خدمت ایراناند که باکمبود پزشک، باید آنها را نگه داشت. و چند لایحه دیگر هم از تصویب گذشت.
بعدازظهر، استاندار و مسئولان دیگر استان زنجان آمدند. برای تعیین امامجمعه زنجان وکارهای دیگر استان، از من کمک میخواستند. سپس، گروهی ازمسئولان سپاه پاسدارانآمدند و چون مطلع شده بودند که بناست، احتمالاً آقایمهندس [محمد] غرضی نخست وزیرشود، نظرشان را ابراز داشتند.
امروز در مجلس، به طور غیر رسمی آمارگیری کردیم. آقایان پرورش، غرضی، مهندسموسوی، ولایتی و میرسلیم برای نخست وزیری رأی آوردند. آقای مهدوی کنی استعفا دادهاند که دست آقای خامنهای، برای انتخاب نخست وزیر باز باشد.
آقای خامنهای هم به دلیل اینکه معتقدند، نباید همه رؤسای درجه اول، رئیسجمهور، رئیس مجلس، نخست وزیر و رئیس دیوان عالی کشور، روحانی باشد، باایشان موافق نیستند. مصاحبه تلویزیونی با خبرنگاران یونانی و بلژیکی داشتم. ازسیاست خارجی ضدیت با آمریکا و نرمش با شوروی و اعدام ها و جنگ و...سئوال کردند. اول شب، جلسهای طولانی با سراننهضت آزادی، آقایان [مهدی] بارزگان، [یداله] سحابی، [ابراهیم] یزدی، [احمد] صدرو [هاشم] صباغیان داشتیم. از اینکه از سوی حزب اللهیها و رسانههای جمعی تحت فشارند، شکایت داشتند و چارهجویی میکردند. گفتم، اگر موضع صریح در مقابل ضدانقلاب بگیرند، وضع ممکن است بهتر شود.