خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۰ / کتاب « عبور از بحران»
محسن از من خواست که برای او بلیط بگیرم.
جلسه علنی، ادامه بحث در کلیات بودجه داشتیم. نیمی از وقت جلسه را من اداره کردم ونیم دیگر را آقای [علیاکبر] پرورش. بعدازظهر آلبوم نامزدهای ریاست جمهوری را آوردند؛ غیر از چهار نفر آقایان رجائی، عسکر اولادی، شیبانی و پرورش چهره مشهوری در آنها نیست و انتخابات بیرقیب و کم رونق خواهد بود.
عصر در جلسه شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی شرکت کردم. بحثها در اطراف تکمیل کادر حزب و انتخابات میاندورهای مجلس و ریاست جمهوری بود. افطار به خانه آمدم. بحث درباره آمدن محسن از بلژیک بود.
محسن پریشب تلفنی اطلاع داد که امتحانش تمامشده و یک ماه وقت دارد که مایل است در ایران بگذراند. از من خواست که برای او بلیط بگیرم. به او اطلاع دادم که شب، تلفنی تکلیف نهائی را معلوم میکنیم، ولی نتوانستیم تماس برقرار کنیم.
این روزها خبرهای مهم، مربوط به بازداشت و کیفر اعضای گروهکهای مجاهدین خلق، پیکار، اقلیت فدائی خلق، رنجبران، جبهه ملی و دیگر اشرار است. هوادارانشان را خیلی ترسانده و فعالیتهایشان را کند کرده. گاهی پرتاب نارنجک و کوکتل مولوتف در جاهای غیر حساس به چشم میخورد. اسلحهها و امکانات خود را در خیابانها میگذارند، عواقب این وضع را خدا به خیر بگرداند. چه خوب بود، چنین وضعی پیش نمیآمد، ولی آنها آوردند.