دو روز تأخیر نوشتن خاطرات را جبران کردم. ساعت هشت صبح، به مجلس رفتم. جلسه علنی و بحث طرح اراضی شهری را داشتیم. پیش از دستور، درباره فرار بنیصدر صحبت کردم.
به خاطر سقوط نصاب لازم (180 نفر) نتوانستیم جلسه را ادامه دهیم و ساعت ده، جلسه تعطیل شد. نمایندگان از فرار بنیصدر ناراحتاند و اعتراض به ضعف کنترل دولت دارند. مقداری از وقت، صرف توجیه وضع موجود شد.
گزارشی رسید که با توطئه بنیصدر، رجوی، قاسملو و حمایت آمریکا، ممکن است، آشوبی در غرب کشور به وجود آید. با حضور آقایان رجائی، موسوی اردبیلی، [یوسف] کلاه دوز، [محسن] رضایی و [موسی] نامجو جلسهای در دفتر من تشکیل شد و رسیدگی نمودیم و تصمیماتی اتخاذ شد.
بعدازظهر، ملاقاتی با سفیر کره شمالی داشتم، از توسعه روابطشان با ایران و تنزل روابط ما با کره جنوبی خوشحال بود. برای تعیین وقت سفر من به کره شمالی آمده بود که در ماه شهریور تعیین شد. اصرار داشت که به کره جنوبی نروم، قول ندادم، آقای رفیعی و خانم تیموری، دو عضو جداشده از مجاهدین خلق آمدند و درباره مشکلاتی که درراه جذب آنها به خدمت انقلاب وجود دارد، چارهجوئی میکردند.
از سازمان بهزیستی هم آمدند و درباره وزیر جدید بهزیستی، مذاکره کردند.
افطار به خانه آمدم. شب آقایان میناچی، تحریریان، حاج طرخانی و نوید آمدند و درباره اوضاع جاری سیاسی و تورم و ... بحثهایی داشتند. ساعت دوازده خوابیدیم.