خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی؛ سال ۱۳۶۰؛ عبور از بحران

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی؛ سال ۱۳۶۰؛ عبور از بحران

نظر هاشمی درباره خانواده شهید مطهری

  • چهارشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۶۰
اهداف انحرافی بنی صدر در نیروهای مسلح

 [ساعت] هشت ونیم  صبح از منزل بیرون رفتم. فائزه  را به کلاسش رساندم و به مجلس‏رفتم. گزارش‏ها را مطالعه کردم. تیمسار افضلی  فرمانده نیروی دریایی تلفن کرد که کار فوری‏دارد. آمد ولی کار مهمی نداشت. اطلاع داد که مؤسسه فیات ایتالیا مایل است که ایران‏ناسیونال را - که از انگلستان تغذیه می‏شود - از نظر بعضی نیازهای فنی و قطعات، با فیات تغذیه‏کند و همچنین کارخانه تراکتورسازی تبریز را؛ قرار شد با مسئولان صنایع صحبت کند.

 از قصد و تمایل فرماندهان به حذف اداره سیاسی ایدئولوژیک ارتش صحبت می‏کرد واینکه حکم اخیر امام، مبنی بر انتصاب آقای صفائی به ریاست این اداره، این توطئه را خنثی‏کرده، و صحبت از تجدید سازمان ارتش می‏کرد و اهداف انحرافی فرماندهان موجود، منجمله‏آقای بنی‏صدر در تضعیف عامل ایمان. مدعی بود که باید سپاه را مبنای ارتش قرار داد و ارتش‏را رفته رفته در سپاه منحل کرد. شاید می‏خواست مرا بیازماید. گفتم که در خود ارتش،نیروهای سالم و مجرب و مسلمان  و قابل تربیت فراوان است.

 کمیسیون آئین‏نامه داشتیم. ظهر کارپردازان مجلس آمدند. دکتر [علی اکبر]ولایتی از عدم‏رسمی شدن نیروهای اسلامی جدید، که در مجلس کار می‏کنند شکایت داشت. آقای [مرتضی]کتیرایی در استخدام افراد، محتاط است.

 بعدازظهر، کمیسیون طرحهای انقلاب با هیأت رئیسه، جلسه مشترک  برای فعالتر کردن‏مجلس داشتند، ولی نه طرحی داشتند و نه برنامه، اتلاف وقت بود.

 عصر، سفیر کره‏شمالی آمد، دعوت نامه رئیس مجلس کره را آورد و خیلی اصرار داشت که‏در [ماه] آوریل یا می به کره بروم. قول قطعی ندادم. مشکل، عضویت آنها در جبهه شرق است؛با توجه به سیاست نه شرقی و نه غربی ما.

 سپس مسؤولان تربیت بدنی آمدند. خبر و هدف تعطیلی بعضی از قسمتهای تربیت بدنی راگفتند؛ تقویت می‏خواستند. مسلمانند و دلسوز، ولی لیبرالها با اینها مخالفت می‏کنند.

 خانواده شهیدی از کرمانشاه آمدند. دخترشان را به پاسداری دادند  و من عقد خواندم. مردم‏مسلمان و انقلابیند. به خاطر خستگی در جلسه شورای مرکزی حزب و جلسه روحانیت شرکت‏نکردم  و به خانه آمدم. خانم آقای مطهری به خانه آمد. درباره مصاحبه‏ای که بنا است با جرایددرباره سالگرد مرحوم شهید مطهری داشته باشد، مشورت کرد. خانواده مسلمان و جالبی‏اند.

 آخر شب نادر، فرزند شهید [مهدی] عراقی آمد و درباره توطئه گروهکها و برنامه مقاومت‏سپاه جوانان محل مطالبی داشت. پاسداری آمد و برای تهیه فیلمی مستند از جنگ سپاه کمک‏می‏خواست.