اول وقت، آقای ابریشمی آمد؛ میخواست در اختلاف با همسایهاش کمک بگیرد کهمعمولاً بدون تحقیق دخالت نمیکنیم.
سرهنگ وحید [دستجردی] رئیس شهربانی آمد و گزارشی از فعال شدن پلیس و آگاهی داد. گفت از مقدار سرقت بانکها و... کم شده و شکایت داشت که آقای بهشتی گفتهاند"شهربانیچیها" حاضر نیستند، وظایف خودشان را در مورد مبارزه با آشوب طلبان انجام دهند. من هم همین مطلب را تاًیید کردم و گفتم باید این روحیه را از پلیس بگیرید. مایل بود که کمیتهها را از کلانتریها بیرون کنند. گفتم این کار مشروط به فعال شدن و قابل اطمینان شدنشهربانی است. خواست به دادستانی انقلاب سفارش کنم که به مأموران شهربانی به خاطر جرائم قبل از انقلاب، فشار نیاورند.
رئیس کلانتری قلهک به خاطر رسیدگی به ضعف و قصور پاسبانهای محافظ خانه من کهدقت کافی ندارند آمد، دو روز پیش دو پرتقال به طور مرموز کنار در خانه گذاشته شده که یاتهدید است و یا کار آزمایشی گروهها.
ظهر آقای لاهوتی مهمان ما بود و بحثهائی درباره نقاط ضعف جناح لیبرال شد و تردیدیکه بعضیها در کیفیت فرماندهی جنگ دارند؛ تعدیل شده است. بعضی گلهها شخصی است.
عصر احمد آقا خمینی آمد. قرار شد یکشنبه به جلسه شورای حزب بیاید. گفت امام دستوردادهاند که مطبوعات با افرادی که تحریک کننده حرف میزنند، مصاحبه نکنند. از کار تلویزیون شکایت داشت و پیشنهادهایی هم داشت. درباره راه همکاری با آقای بنیصدرصحبت شد. قبل از ملاقات من با آقای بنیصدر، ملاقات داشته. میگفت آقای بنیصدر کم کم به خود آمده و دارد آماده همکاری با دولت میشود.
شب مهمان دکتر وحید [دستجردی] بودیم با عفت و بچهها. بحثها بیشتر در اطراف سیاستدفع نیروهای میانه بود و توصیه به ملایمت میشد.