در جلسه طولانی مشورتی، کیفیت اعلان فاجعه، پیامها و اقدامات فوری را مورد مشورت قرار دادیم و تصمیمهایی گرفتیم. گزارشها نشان میداد که بیش از شصت نفر شهید و بیش از بیست مجروح داریم. پیامی رادیوئی دادم. به مجلس رفتم، عدهای از نمایندگان جمع شدند و سخت متأثر بودند. قرار شد هر چه زودتر مجلس را دایر کنیم. دو روز تعطیل عمومی و یکهفته عزای عمومی اعلام نمودیم.
ساعت هشت ونیم صبح با آقایان [محمدرضا] مهدوی [کنی]، [اکبر] پرورش، رجائی وموسوی اردبیلی خدمت امام رسیدیم. امام متأثر بودند و ما را دلداری دادند. رئیس دیوان عالیکشور و دادستان را تعیین کردند و از ما خواستند زودتر کابینه را ترمیم و مجلس را فعال کنیم که کارها عادی باشد.
قرار شد، آقای رجائی برای ریاست جمهوری کاندیدا شود. من پیشنهاد کردم دولت بماند و آقای خامنه ای کاندیدای ریاست جمهوری شوند. امام صلاح ندانستند و معتقد بودند، روحانی نباشد، بهتر است؛ در گذشته هم به همین دلیل نامزد روحانی برای ریاست جمهورینداشتیم. البته وضع جسمی آقای خامنه ای در اثر سوءقصد هم مانع دیگری بود.
قرار شد، آقای سرهنگ نامجو نماینده امام در شورای عالی دفاع - به جای دکتر چمرانانتخاب شود. به نخست وزیری برگشتم و در جلسه ستاد امنیت شرکت کردیم. درباره کیفیتبرخورد با آشوبگران و ضدانقلاب، مشورت شد.
بعدازظهر اعضای شورای عالی قضائی هم آمدند. کمی استراحت کردم و به مجلس برگشتم. در مجلس، نمایندگان جمع شدند و درباره تشییع جنازهها و حمل اجساد شهدا و تشکیل جلسه علنی، بحثهایی کردیم.
عصر، اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری آمدند و برای جبران نیروهای از دست رفتهحزب، تصمیماتی اتخاذ شد. آقای باهنر به جای آقای بهشتی، به عنوان دبیر کل انتخاب شدند. خبری دادند که حادثهانفجار بمب، میتواند به دست یکی از عوامل ضدانقلاب که در حزب نفوذ کرده، انجام شده باشد. او فعلاً متواری است. ده دقیقه قبل از انفجار به بهانهای از دفتر حزب به طور مرموز بیرون رفته است.
شب را در مجلس خوابیدم. آقای باهنر هم در مجلس ماند. مهندس [میرحسین] موسوی آمدو جریان مفقود شدن [محمدرضا] کلاهی و احتمال عامل انفجار بودنش را مطرح کرد. به عنوانبستنی خریدن قبل از انفجار فرار کرده است. روزها و ساعات و بلکه لحظات سختی رامیگذارنیم و صبر و متانت و اتکاء به خدا سرمایه مهمی است. حضور مؤثر امام وراهنمائیهای به موقع، کار گشا است