خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۰ / کتاب « عبور از بحران»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۰ / کتاب « عبور از بحران»

به دیدار امام رفتم تا نظرشان را درباره بنی صدر بدانم.

  • تهران
  • شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۶۰

 برای اینکه در رابطه با آقای بنی‌صدر، در مسئله ریاست جمهوری و طرح عدم‌کفایت سیاسی، نظر امام را بدانم، اول وقت به منزل ایشان رفتم. اعضای ستاد انقلاب فرهنگی و آقایان قدوسی و ربانی  و خیلی‌ها بودند. امام هم مثل من نظرشان این بود که ترجیح دارد، آقای ‌بنی‌صدر تابع قانون شود و رئیس‌جمهور بماند، اما به ظن قوی، ایشان تسلیم قانون نخواهد شد؛ لذا ما باید اتمام‌حجت کنیم، حتی ایشان را دعوت به مذاکره کنیم، اگر تسلیم نشد، چاره‌ای نیست باید به قانون عمل کرد. ایشان از عواقب کار هم نگران نبودند. آقای بنی‌صدر را قدرتی نمی‌دانند. به آقای قدوسی هم گفتند: اخطار کنند، اگر نتیجه‌ای نگرفتیم، نوبت برخورد می‌رسد و قرار شد، مجلس روی همین روال حرکت کند.  مصاحبه‌ای کردم و خلاصه‌ای گفتم. سپس به مجلس رفتم. از بخشی از کادر اداری مجلس، اداره تلکس و اداره قوانین بازدید کردم؛ و به خواسته‌های کارکنان گوش دادم. گزارش‌ها را خواندم. تظاهرات پراکنده‌ای علیه و له آقای بنی‌صدر در تهران و شهرستان‌ها رخ می‌دهد. چندنفری ‌هم تابه‌حال تلف شده‌اند.  ظهر به خواست آقای قدوسی، با ایشان و آقای خامنه‌ای در اتاق من جلسه‌ای داشتیم. آقای قدوسی می‌گفتند: دوستان اجرائی در سپاه و جاهای دیگر از اینکه تصمیمات توسط حزب یا شخص آقای بهشتی، گرفته می‌شود و آن‌ها در جریان نیستند، گله دارند؛ ولی واقعاً این نیست. اشتباه کرده‌اند.  اصل مسئله، همین توقیف روزنامه‌هاست که شورای عالی قضائی، بدون مشورت و بلکه برخلاف نظر دیگران، [اقدام] کرده است.  عصر، پرونده خودم را که در ساواک در جریان بازداشت‌ها جمع شده، مطالعه کردم. آقایان پرورش  و یارمحمدی آمدند و راجع به نظر امام توضیح خواستند. با آقای [عباس] دوزدوزانی (وزیر ارشاد) در مورد تقویت مالی روزنامه آزادگان - که دچار مشکل است و آگهی می‌خواهد - صحبت کردم.