خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه/ آیت الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1360 / کتاب عبور از بحران

خاطرات روزانه/ آیت الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1360 / کتاب عبور از بحران

حضور هاشمی و همسرش در نماز

  • جمعه ۱۵ خرداد ۱۳۶۰
خوابی که بنی صدر برای ری شهری دیده بود

  تقریباً تمام وقت، درمنزل ماندم و فقط برای نمازجمعه بیرون رفتم. اول وقت آقای‏ری ‏شهری تلفن کرد و گفت آقای بنی ‏صدر به آقای غفوری، استاندار مشهد گفته است که من‏مثل همین قله دماوند به رأی العین می‏بینم که عمامه آقای ری ‏شهری را به گردنش انداخته‏اند و در خیابانها می‏گردانند. مشورت می‏کرد، درباره کیفیت جواب و این حرف مال کسی است که ‏مطمئن است، کودتائی در پیش است که لیبرالها و تصفیه شده‏های ارتش حاکم می‏شوند. درغیر این صورت، درباره قاضی شرع دادگاههای ارتش، چه کسی چنین رفتاری خواهد داشت.؟!

ظهر، همراه عفت به نمازجمعه رفتیم. برای پانزده خرداد، جمعیت عظیم و غیرقابل ‏انتظاری جمع شده بودند. ضد انقلاب از این جمعیتها ناراحت و مأیوس می‏شود. عصر مقداری‏از مناظره ایدئولوژیک را تماشا کردم. توده‏ای ‏ها و فدائی‏ ها، خیلی بی منطق و ضعیف حرف می‏زدند؛ حتی نتوانستند "تضاد" را تعریف کنند. وقتی که "تضاد" را که جوهر دیالکتیک است، نتوانند تعریف کنند، چگونه اثبات می‏کنند؟!

مقداری هم با بچه‏ها و پاسدارها پینگ  پنگ بازی کردم و جواب چند مراجعه را نوشتم. شب، رئیس واحد حفاظت سپاه پاسداران، آقای صلاحمند، آمد و پیشنهاد های اصلاحی برای‏کار حفاظت داشت. به نظر می‏رسد، مرد خوبی  باشد. در خط امام است و همراهی داشت. دعوت به حضور در جلسه‏ای در مسجد محمدی می‏کرد، وعده حتمی ندادم.