بعد از نماز صبح، خطبه عربی نماز جمعه را نوشتم. آقای [مرتضی] الویری آمدو مطالبیدرباره ارتباط بعضی از نمایندگان با منافقان داد، در حدود کمکمالی. به جلسه علنی رفتم. چند لایحه تصویب شد و اعتبار نامه آقای دکتر [مصطفی] کیایی نماینده تویسرکان که مورد مخالفت آقای دانش قرار گرفته بود، تصویب گردید. ظهر گروهی از نمایندگان در دفترم برای کارهایشان مراجعه کردند. آقای [مرتضی] محمودی نماینده قصر شیرین، از خبر ضربه به مادرشیاکوه نگران بود.
قرار است، فردا در تالار رودکی به مناسبت هفته وحدت سخنرانی کنم. آقای [فضل الله] محلاتی آمدند و گفتند، سپاه به امنیت آنجا مطمئن نیست. کارکنان آنجا را نمیشناسد ومصلحت نمیداند و دیگران هم معتقدند که بهتر است نروم. تا شب نتوانستم با آقای [عبدالمجید] معادیخواه برای فسخ قرار تماس بگیرم.
عفت، فاطی، یاسر و مهدی به مجلس آمدند، برای شرکت در جلسه درس مواضع حزب. موضوع درس، وضع انسان در عالم برزخ و ارتباط برزخ با دنیابود و شفاعت. اول شب مصاحبهای درباره هیأت های مؤتلفه داشتم. شب با هم به منزل آمدیم.
آقای عبدی از نخست وزیری آمد و نامهای از تاجر شیعه سوریهای آورد که میخواهند بااجازه امام، چهار میلیون دلار سهم امام و خمس را به مصرف جهاد، هلال احمر ایران و شیعیان لبنان و سوریه برساند و قرار شد نامهاش را به امام بدهیم و مطالب دیگری درباره اوضاع شیعیان لبنان و سازمان امل داشت.