خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال ۱۳۶۰ / کتاب « عبور از بحران»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال ۱۳۶۰ / کتاب « عبور از بحران»

  • پنجشنبه ۱۰ دی ۱۳۶۰

 پس از نماز، مشغول مطالعه گزارش‌ها شدم. مقداری از گزارش‌ها را که از دیروز مانده بود، خواندم. فرمانده نیروی زمینی، تلفنی اطلاع داد که عملیات کربلای 1 به علت موانعی انجام‌نشده. آقای دکتر [علی‌اکبر] ولایتی وزیر خارجه عازم سوریه بود. تلفنی خداحافظی کرد و مشورت نمود. هدف از سفر، تحکیم روابط با کشورهای عربی است و دادن اطمینان به آن‌ها که ایران نمی‌خواهد، درکارهایشان دخالت کند.

 دکتر [عباس] شیبانی هم آمد و از بسته شدن بیمارستان پارس، به خاطر گران ‌گرفتن خدمات بیمارستانی، شکایت داشت. جلسه علنی شروع شد. چند مصوبه داشتیم. اعتبارنامه آقای میر غفار سجاد نژاد [نماینده بستان‌آباد] مطرح بود. آقای [علی] موحدی ساوجی مخالف بود و ایشان دفاع نمود و اعتبارنامه تصویب شد.

 به تقاضای جمعی از نمایندگان، آخر وقت جلسه خصوصی داشتیم. عده‌ای از نمایندگان به‌ هیئت‌رئیسه، در خصوص عدم تأمین وسایل حفظ نمایندگان از ترور، اعتراض داشتند. توضیحاتی دادیم و تصمیم خریدن اتومبیل ضدگلوله ابلاغ شد و دو نفر برای خرید تعیین شدند. به آن‌ها حکم مأموریت دادم.

 آقای [پرویز] ملک پور نماینده زرتشتیان آمد و از اینکه دختری زرتشتی در یزد به خانه ‌شوهری مسلمان رفته، شکایت داشت. تلفنی از آیت‌الله [محمد] صدوقی توضیح خواستم، گفتند با میل خودش مسلمان شده و ازدواج‌کرده است.

 عصر، گروهی از رابطان بخش آموزش حزب جمهوری به ملاقات آمدند و کلاس مواضع داشتیم. درباره عالم برزخ و معاد جسمانی بحث کردم. اول شب‌ مصاحبه‌ای با رادیو و تلویزیون ‌درباره شهید دستغیب  و سپاه داشتم. جلسه‌ مشورتی با رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر، احمد آقا  و موسوی اردبیلی در دفتر من درباره جنگ  و صلح بود.