خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال ۱۳۶۰/کتاب «عبور از بحران»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال ۱۳۶۰/کتاب «عبور از بحران»

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۱۳۶۰

شب  را در مجلس خوابیده بودم و اول وقت، پس از نوشتن متن بخش عربی خطبه‌های نماز جمعه به فارسی  و ارسال آن برای ترجمه به ستاد نماز جمعه و مطالعه  گزارش‌ها، به جلسه علنی رفتم.

 اولین دستور، رأی‌گیری برای نخست‌وزیری دکتر ولایتی بود. رأی نیاورد. از ۲۰۷ نفر حضار ۷۴ نفر موافق و ۸۰ نفر مخالف و ۱۵ نفر بی رأی  و ۳۸ نفر ممتنع بودند. رد شد. مخالفان خیلی خوشحال شدند؛ اما استقلال  رأی مجلس را نشان‌ داد و معلوم شد که مجلس در اختیار حزب جمهوری اسلامی نیست. آقای‌ خامنه‌ای، آقای محمدرضا بهشتی را فوراً فرستادند که ‌درباره تصمیم بعدی ‌مشورت کنند. معلوم شد تلفنی با امام هم مشورت کرده‌اند. قرار شد، بعداً تصمیم ‌بگیریم. اعتبار نامه مهندس [مهدی] طیب و چند لایحه نیز تصویب گردید.

 ظهر مهندس [عزت‌الله] سحابی، [محمدمهدی] جعفری  و خانم [اعظم] طالقانی‌آمدند و از اینکه دیروز در فرودگاه به آن ها اهانت شده  و اتومبیلشان  را توقیف‌کرده‌اند، شکایت داشتند و تهدید به استعفا کردند و گفتند در چنین شرایطی، نمی‌توانند خوب کار بکنند. آقای زواره‌ای هم آمد و از نتیجه رأی ناراحت بود.

 بعدازظهر، گروهی از سران جنبش امل لبنان آمدند و کمک خواستند و ابراز همراهی با انقلاب اسلامی ایران می‌کردند. چون شیعه هستند، طبیعی‌ترین‌ دوستان مایند.

 بعد از نماز عصر، مصاحبه‌ای تلویزیونی داشتم در مورد اعمال ولایت‌فقیه که ‌اخیراً از طرف امام به مجلس  واگذار شده. چند نفر از انشعابیون مجاهدین خلق ‌آمدند و برای نجات ‌دوستانشان از زندان، کمک خواستند. به منزل آقای‌ خامنه‌ای، برای مشورت  در امر نخست‌وزیری رفتم و سپس به خانه آمدم.