اول وقت، کارهای اداری را انجام دادم. سپس مصاحبهای با رادیو تلویزیون سوئد داشتم. بیشتر سئوالها، درباره تروریسم، مجاهدین خلق و از دست دادن نیروها و آینده جمهوری اسلامی بود. مقداری هم درباره برنامه و همراهان سفر به کره شمالی کار کردم.
برای ساعت یازده با آقای خامنهای و احمد آقا، در دفتر امام به خاطر بحث در موضوع ریاست جمهوری آینده، قرار گذاشته بودیم. احمد آقا اطلاع داد که امام به طور اصولی با روحانی بودن موافقت کردهاند. همراه آقایان خامنهای، خزعلی، [مهدی] شاه آبادی و احمدآقا به حضور امام رفتیم. قبل از ما هم آقای [موسوی] اردبیلی رفته بودند و همین مطلب را مطرح کرده بودند. امام صریحاً موافقت کردند، ولی گفتند چون اضطرار است و افراد دیگر که مطرحند، رأی طبیعی ندارند، میپذیرند.
آقای خزعلی، درباره انجمن حجتیه و صلاحیت دینی آنها صحبت کرد و از امام میخواست که امام جلوی موج مخالفت با آنها را - که برخاسته - بگیرند. به بعد موکول شد. درهمان دفتر امام با احمد آقا و آقای خامنهای، درباره رئیس جمهور صحبت کردیم. بیشتر آقای خامنهای مطرح بودند، ولی کسالت و ضعف ایشان، تردیدی ایجاد کرده و آقای مهدوی [کنی] بهعنوان فرد دوم مطرح شد. قرار شد، فعلاً هر دو اسم بنویسند، تا بعداً تصمیم بگیریم.
ناهار را به خانه آمدم. بعدازظهر عفت و فاطی برای بازدید خانم امام، به منزل امام رفتند و خانهای را که در جوار منزل امام، برای سکونت ما در نظر گرفتهاند، بازدید کردند. پسندیدهاند. وسیله حرکت نمایندگان به کوبا، دچار مشکل شده که امروز حل نشد.
شب، آقایان [موسوی] اردبیلی و مهدوی تلفن کردند و درباره شخص رئیس جمهور صحبتکردند. به نظر میرسد، حرکتی در کار است که از حزب نباشد، ولی ضعف [بنیه] آقای خامنهای بهانه است. امروز اخبار مهمی از تروریسم نرسید، ولی امروز جمعی از منافقان، تظاهرات مسلحانه در چند نقطه کردهاند و به امام، اهانت کردهاند که صد نفر از آنها بازداشت شدهاند.